جریان مهاجرت بینالمللی از ایران در نیم قرن اخیر همیشه روندی صعودی داشته و در برخی از سالها تبدیل به اوج شده و پیک مهاجرت رخ داده، مثلا در سال ۱۳۸۸ و در سال ۱۴۰۱ این وضعیت اتفاق افتاده است.
اقتصادسنج| این بدترین وضعیتی است که میتواند در یک کشور اتفاق بیفتد که از یکسو تشویق به مهاجرت صورت میگیرد و از طرفی بازگشت با چالشهایی مواجه است.
این روزها بیش از هر زمان دیگری دربارۀ مهاجرت ایرانیان گفته و شنیده میشود. خیلی از ما غصه جدایی و دوری از نزدیکترین دوستان و کسانمان را در دل داریم و مدام در محافل خانوادگی و دوستانه میشنویم که کسانی رفتهاند یا آماده برای رفتن هستند. با وجود این، برخی معتقدند وضعیت مهاجرت از کشور خطرناک نیست. برخی دیگر اما این شرایط را بسیار نگرانکننده میدانند و حاکمیت را نقد میکنند که چرا با بیبرنامگی و انفعال در برابر از دست رفتن سرمایه انسانی کشور رفتار میکند؟
رفتار مهاجرتی
جریان مهاجرت بینالمللی از ایران در نیم قرن اخیر همیشه روندی صعودی داشته و در برخی از سالها تبدیل به اوج شده و پیک مهاجرت رخ داده، مثلا در سال 1388 و در سال 1401 این وضعیت اتفاق افتاده است.
دکتر رسول صادقی، عضو هیأت علمی و دانشیار گروه جمعیتشناسی دانشگاه تهران که در زمینه مهاجرتهای داخلی و بینالمللی پژوهشهایی انجام داده است، با بیان این مطلب میافزاید: پیمایش ملی تحت عنوان سرمایه اجتماعی داریم که یکی از مباحث آن میل به مهاجرت است.
نتایج این پیمایش نشان میدهد که در سال 1393 میل به مهاجرت در جمعیت بالای 18 سال ایرانی، 23 درصد بوده که در سال 1400 به 46 درصد رسیده، یعنی طی هفت سال میل به مهاجرت دو برابر شده است.
آمار مربوط به سال 1400 محرمانه اعلام شد اما در سال 1397 حدود 54 درصد جوانان میل به مهاجرت داشتند.
با افزایش سطح تحصیلات، این میل بیشتر و بیشتر شده است و از آنجا که سرمایه مالی در بین افراد تحصیلکرده وجود دارد که میتواند به مهاجرت کمک کند این میل تحقق پیدا کرده و به رفتار مهاجرتی تبدیل میشود.
در همین حال، بخش قابل توجهی از افرادی که میل به مهاجرت دارند نمیتوانند بروند و این شرایط سکونت اجباری برایشان به همراه دارد.
مهاجرت به کشورهای منطقه
به گفته این استاد دانشگاه، در حال حاضر مهاجرت از ایران به کشورهای منطقه نیز در حال انجام است. بهعنوان مثال در حوزه سلامت، مهاجرت به عمان دارد شکل میگیرد، استارتآپها و شرکتها به قطر و امارات میروند و شاهد مهاجرتهای دانشجویی و دانشآموزی به ترکیه هستیم.
این وضعیت نشان میدهد عمده کشورهای منطقه، ضمن حفظ سرمایه انسانی خود در حال جذب سرمایههای انسانی رهاشده منطقهای نیز هستند.
ما متأسفانه در این زمینه سیاستی برای حفظ و نگهداشت سرمایه انسانی نداریم و حتی گاهی اوقات گفتمانهایی در رسانهها شکل میگیرد که میگویند هرکسی شرایط را دوست ندارد از کشور برود یا نوعی احساس طردشدگی اجتماعی عمومی تزریق میشود که منجر به مهاجرت خواهد شد.
شکلگیری فرهنگ مهاجرت
صادقی در بخش دیگری از سخنانش در نهمین کنگره انجمن روانشناسی ایران با موضوع ابعاد روانی- اجتماعی مهاجرت، از شکلگیری فرهنگ مهاجرت در کشور خبر داده و میگوید: در بسیاری از مناطق کشور با این فرهنگ مواجهیم. بهعنوان مثال در یکی از روستاهای شهرستان درهشهر در استان ایلام، 115 جوان به استرالیا مهاجرت کردهاند. 40 نفر هم که نتوانستند به شکل قانونی بروند در سال 2015 بهصورت غیرقانونی به مهاجران سوری پیوستند و به سمت اروپا رفتند و این روستا در حال حاضر کاملا ترکیب زنانه دارد.
فرهنگ مهاجرتی شکل گرفته که به کسی که میرود قهرمان و به کسی که میماند ترسو و تنبل میگویند.
سطح مهارت ایرانیان مهاجر
دانشیار گروه جمعیتشناسی دانشگاه تهران با اشاره به این که برآوردهای مختلفی از آمار ایرانیان خارج از کشور وجود دارد، اظهار میکند: آخرین برآورد رسمی شورای ایرانیان آمار پنج میلیون و 200 هزار نفر را نشان میدهد ولی برآورد حدود هفت میلیون ایرانی خارج از کشور هم وجود دارد. حدود نیمی از ایرانیان مهاجر در آمریکای شمالی هستند.
براساس گزارش بینالمللی در کشورهای OECD (سازمان همکاری اقتصادی و توسعه که بیش از 30 کشور عضو آن هستند) 52 درصد ایرانیان در سطح تحصیلات و مهارت بالا هستند و حدود 44 درصد از آنها در مشاغل با مهارت متوسط و تنها چهار درصد در مشاغل با سطح مهارت پایین هستند.
قطع ارتباط با مهاجران
افزایش دو برابری میل و تصمیم به مهاجرت در ایران طی هفت سال نشان میدهد ساختارهای اقتصادی و اجتماعی ما مشکلات و مسائل زیادی دارد. صادقی با بیان این مطلب میگوید: متأسفانه شاهد انفعال در سیاستگذاری در این زمینه هستیم.
با وجود جریان مهاجرتی که از ایران و به ایران دارد اتفاق میافتد در کشور سازمان یا مجموعۀ نهادی و سیاستگذاری در حوزه مهاجرت نداریم. همچنین با عدم تعامل و گسترش شبکه ارتباطی با ایرانیان خارج از کشور روبهرو هستیم. فقدان این شبکه ارتباطی باعث شده که بسیاری از ایرانیان خارج، حس طردشدگی داشته باشند؛ در حالی که بسیاری از کشورها از جمله چین و هندوستان از مهاجرت بهعنوان یک فرصت برای توسعه بهره گرفتهاند و شبکه هندی و چینی خارج از کشور نقش قابلتوجهی در توسعه این کشورها داشته است.
وی با انتقاد از نوع نگاه به مهاجرت در کشور میگوید: بسیاری اوقات اینطور برداشت میشود که مهاجرت در ایران حل مسأله و بازگشت، مسأله است. بنابراین وقتی فردی از خارج برمیگردد همه نهادها کنجکاو میشوند که چرا برگشته؟ این بدترین وضعیتی است که میتواند در یک کشور اتفاق بیفتد که از یکسو تشویق به مهاجرت صورت میگیرد و از طرفی بازگشت با چالشهایی مواجه است.
مهاجران و شبکههای اجتماعی
دکتر فردین علیخواه، دانشیار گروه جامعهشناسی دانشگاه گیلان و پژوهشگر مطالعات زندگی روزمره که درباره نقش رسانههای جدید در زندگی مهاجران پژوهشهایی انجام داده است، توضیح میدهد که مهاجران ایرانی چگونه از طریق شبکههای اجتماعی، پیوند خود را با ایران حفظ میکنند.
او با بیان این که ارتباط با ایرانیان خارج از کشور از طریق سوشیال مدیا و رسانههای جدید، قبل از مهاجرت شکل میگیرد، میگوید: بسیاری از ایرانیان ساکن کشورهای اروپایی گروههایی در تلگرام ساختهاند؛ مثلا ایرانیان ساکن هلند، مجارستان و آلمان گروههایی در تلگرام دارند. در این گروهها تعداد زیادی از ایرانیان ساکن کشور نیز عضو هستند و بسیاری از پرسشها را قبل از مهاجرت در این گروهها مطرح میکنند و شاید بتوان گفت بیشتر از وکلا از سوشیالمدیا استفاده میکنند و اطلاعات میگیرند.
اغلب سؤالات کاربردی در این گروهها از سوی مهاجران مطرح میشود؛ مثلا میپرسند برای تعمیر جاروبرقی کجا بروم یا در فلان شعبه بانک، کارمند ایرانی میشناسید که به او مراجعه کنم؟
وضعیت چمدان باز
این جامعهشناس در بخش دیگری از اظهاراتش در نهمین کنگره انجمن روانشناسی ایران با بیان آن که تماشای تلویزیون در گروهی که بنده مطالعه کردم بسیار پایین است، اظهار میکند: البته به زمان هم بستگی دارد. خیلی از ایرانیان بعد از مهاجرت دچار دلتنگی و غربتزدگی میشوند.
در این مواقع سریالهای طنز تولیدشده در ایران را تماشا میکنند ولی به تدریج تلویزیون به حاشیه زندگیشان میرود و اغلب از اینترنت و شبکههای اجتماعی استفاده میکنند. همچنین ارتباط پیوسته و مداوم با ایران از طریق سوشیالمدیا در بین ایرانیان خارج از کشور رواج دارد.
در مجموع شبکههای اجتماعی در رفع نیازهای روزمره زندگی مهاجران نقش دارند و در مقابله با غربتزدگی و تقویت حس بودن در خانه و حس کنشگری داشتن نیز از آن استفاده میکنند.
در جریان مطالعاتی که داشتم مشخص شد مقصد نهایی اغلب مهاجران ایرانی مشخص نیست. مثلا ایرانیان ساکن مجارستان دنبال فرصتهای دیگری هستند و میگویند شاید کشور بهتری برای زندگی وجود داشته باشد، یا ایرانیان ساکن اروپای غربی و کشورهای خوب هم به دنبال رفتن به جای دیگری هستند. من به این وضعیت «چمدان باز» میگویم.
او میگوید: خیلی از ایرانیان وقتی مهاجرت میکنند به لحاظ هویتی حسی سرگردان دارند و با بحران هویتی مواجهند که آن را در مهاجران ترک و عرب نمیبینیم، در ایرانیان اما بسیار شدید است که دلایل مختلفی دارد.
مهاجرت درونمرزی
اگرچه بیشتر از مهاجرت ایرانیان به خارج از کشور گفته میشود اما مهاجرت در درون مرزهای کشور نیز طی دهههای گذشته روند صعودی داشته است.
نتایج تحقیقی که توسط مرکز پژوهشهای مجلس درباره روند مهاجرتها در کشور طی سالهای 1365 تا 1395 انجام شد نشان داد در این سه دهه، سالانه بهطور متوسط یک میلیون نفر در داخل مرزهای کشور جابهجا شدهاند و مهاجرت عمدتا از مناطق کمتر توسعهیافته به مناطق توسعهیافته بوده است. همچنین در این دههها بر نسبت مهاجرتهای شهر به شهر اضافه و از مهاجرتهای روستا به روستا کاسته شده و مهاجرتها در رده سنی 20 تا 34 سالگی اتفاق افتاده است.
در بخش دیگری از این گزارش آمده: افزایش مهاجرتها و جابهجاییهای جمعیتی بهویژه از مناطق مرزی کشور به سمت مرکز و سکونت آنها در پیرامون شهرهای بزرگ بهویژه پایتخت، یکی از مسائل و چالشهای اجتماعی، جمعیتی و امنیتی حال حاضر کشور است.
این گزارش میافزاید: در بُعد تقسیمات سیاسی کشور، مهاجرتهای دروناستانی همیشه بالاترین نسبت مهاجرت را داشتهاند اما در سالهای اخیر بهصورت چشمگیری بر نسبت مهاجران بیناستانی افزوده شده است.