پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ ابهامات زیادی در نهاد سپاه پاسداران نسبت به پایان جنگ و ادامه فعالیت در سپاه به وجود آمده و ظاهراً این مسائل به حضرت امام(ره) منتقل شده بود. چند هفته بعد از آتش بس، احمد آقا به محسن رضایی تلفنی تماس گرفته و میگویند که اگر در رابطه با جنگ و یا سپاه سؤالی و یا تقاضایی دارید نامه ای برای حضرت امام بنویسید.
اقتصادسنج؛ پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ ابهامات زیادی در نهاد سپاه پاسداران نسبت به پایان جنگ و ادامه فعالیت در سپاه به وجود آمده و ظاهراً این مسائل به حضرت امام(ره) منتقل شده بود. چند هفته بعد از آتش بس، احمد آقا به محسن رضایی تلفنی تماس گرفته و میگویند که اگر در رابطه با جنگ و یا سپاه سؤالی و یا تقاضایی دارید نامه ای برای حضرت امام بنویسید. سه سال قبل از این و در همین ایام، احمد آقا با محسن رضایی تماس گرفته و با هماهنگی ایشان در نامه ای خطاب به حضرت امام، تقاضای تشکیل سه نیروی هوایی، زمینی و دریایی برای سپاه مطرح شده بود. در آن موقع هم ابهامات زیادی برای آینده سپاه شکل گرفته بود. فرماندهان سؤال میکردند آیا لشکرهای سپاه میمانند و یا منحل خواهند شد؟ پاسخ امام به تقاضای سپاه و تشکیل نیروهای سه گانه موجی از خوشحالی و نشاط را در آن زمان برانگیخته بود. برای بار دوم، چنین تلفنی به محسن رضایی از تصمیم مهمی از سوی امام حکایت داشت.
محسن رضایی چند روز صبر میکند و سپس به امام نامه ای مینویسد. حضرت امام در پاسخ وی، نامه ای خطاب به فرماندهان مینویسند که عبارات آن به رغم گذشت ۲۷ سال، همچنان شگفت آور است و به تعبیر بسیاری، این نامه نقشه راه و الگوی رفتاری سپاه بعد از دفاع مقدس تاکنون بوده است.
سردار رضایی در پاسخ به این سؤال که دلیل نگارش نامه شما و پاسخ حضرت امام(ره) چه بوده، میگوید: پس از تماس احمد آقا با من که نامه ای خدمت حضرت امام بنویسم و اگر برای سپاه، تقاضایی دارم در آن ذکر کنم، مدتی فکر کردم که چه چیزی را از امام بخواهم. به ذهنم آمد که مهمترین مساله سپاه را با ایشان در میان بگذارم. آن موقع مهمترین مساله در سپاه، ابهامات جدیدی بود که پس از پایان چنگ پیش آمده بود.
در نامه رضایی خطاب به حضرت امام آمده بود: «بین برادران سپاه، غیر از ابهام از آینده سپاه، این مسئله مطرح است که تکلیف شرعی ماندن در سپاه پس از جنگ، از گردن ما ساقط شده و با توجه به خطر از دست رفتن کادرهایی که به بهای بسیار بزرگی، تجارب ارزنده از نبرد و دفاع مقدس را کسب کردهاند اگر حضرتعالی شرعاً تکلیف بفرمایید تا برادران، برای ادامه دفاع از اسلام و انقلاب اسلامی، در سپاه بمانند و با توجه به فرصت به دست آمده، به برطرف کردن کمبودها و ذخیره سازی عِده و عدّه نظامی، دفاعی همت گمارند موجب تلاش و نشاط بیشتر در پرسنل سپاه خواهد شد.»
نامه رضایی در ۶۷/۵/۲۸ در حالی به محضر حضرت امام تقدیم شد که سپاه در تدارک برگزاری مجمع سالانه فرماندهان بود. این مجمع هر سال در تاریخ ۲۶ شهریور یعنی سالگرد فرمان حضرت امام در خصوص تشکیل نیروهای سهگانه سپاه (در سال ۶۴) برگزار میشد. در این نشست سالانه، فرماندهان سپاه در مجمع سراسری شرکت کرده، برنامه های سالانه سپاه را مورد بررسی قرار میدادند. لذا در حالی که چند هفته بیشتر از برقراری آتشبس نگذشته بود، مجمع سراسری فرماندهان در آستانه برگزاری بود.
رضایی از محضر امام تقاضا میکند که پیام آن حضرت خطاب به فرماندهان، همزمان با تشکیل مجمع فرماندهان صادر شود و حاج احمد آقا از سوی حضرت امام در مجمع حضور یافته و پیام حضرت امام را قرائت نمایند. همین اتفاق روی میدهد و مرحوم احمد آقا، ۴ هفته بعد پس از نامه رضایی در ۲۶ شهریور در مجمع سالانه فرماندهان حضور مییابد و پیام کمنظیر حضرت امام را قرائت میکند. پس از آن که احمد آقا پیام حضرت امام را قرائت کردند اثر معنوی فوقالعادهای در سپاه به وجود آمد و عملاً برخی ابهامات مربوط به جنگ و نحوه اداره سپاه و مأموریت های آن در آینده تبیین و نقشه راه فعالیت سپاه ـ که تاکنون نیز بر همان منوال بوده ـ روشن شد.
اینک،عین دستخط حضرت امام(ره) انتشار مییابد:
«بسم الله الرحمن الرحیم
فرزندان عزیزم، فرماندهان و مسئولین محترم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
در پایان قریب هشت سال دفاع مقدسی که منتهی به استقلال و تمامیت ارضی کشور و شکست طرحهای توسعه طلبانه دشمنان انقلاب اسلامی مان گردید، نمیدانم با چه بیانی احساسات و علاقه خویش را به شما سربازان گمنام و سرداران دلاوری که توفان خشم این امت حزبالله از سینه صحنه کارزار شما جوشیده است بیان نمایم. در نزد موحدین و سالکان طریقت سخن از اجر و پاداش دنیایی، اسائه ادب به منزلت و مقام آنان است؛ و دنیا با همه زرق و برقها و اعتباراتش به مراتب کوچکتر از آن است که بخواهد پاداش و ترفیع مجاهدان فی سبیل الله گردد. و مجاهد فی سبیل الله بزرگتر از آن است که گوهر زیبای عمل خود را به عیار زخارف دنیا محک بزند. اما من که وظیفهام دعاگویی و سپاس و تشکر از همه سپاهیان و بسیجیان و ارتشیان است، باید به همه نیروهای مسلح کشور و به شما اطمینان بدهم که تا من زنده هستم و تا رمق در جسم و جان دارم از حمایت و دعای خیر برای شما دریغ نخواهم کرد؛ و شما را از بهترین عزیزان و همراهان خود میدانم؛ و همانگونه که در ایام جنگ در کنار شما بودهام، و شاید یکایک شما محبت و ارادتم را به خود احساس کردهاید، بعد از این نیز چنین خواهم بود. شما آیینه مجسم مظلومیتها و رشادتهای این ملت بزرگ در صحنه نبرد و تاریخ مصور انقلابید. شما فرزندان دفاع مقدس و پرچمداران عزت مسلمین و سپر حوادث این کشورید. شما یادگاران و همسنگران و فرماندهان و مسئولان بیداردلانی بودهاید که امروز در قرارگاه محضر حق ماوا گزیدهاند. و از آنجا که من بین خودم و شما فاصلهای نمیبینم و سخن دل شما و همه عاشقان انقلاب اسلامی را پیش از اینکه به کاغذ و قلم کشیده شود درک مینمایم، تصور میکنم که شما به خاطر آن غرور مقدس و آن روح پر حماسهای که سالها در میدانهای نبرد و در هنگامه آتش و خون و از دل صخرههای صعب مشکلات در فضای سرد و گرم حوادث آبدیده شده است و همه ذرات وجودتان با شجاعت و بیقراری عجین گردیده، از سکون و آرامش رنج ببرید و دلتان در همان حال و هوای خیمه جنگ بتپد، و چه بسا از خود بپرسید که در شرایط صلح چه نیازی به وجود ما است که این هم از برکات معنویت و تحول در کشور ما است که پس از هشت سال دفاع مقدس خود احساس خستگی نمیکنید. ولی من به طور جد و اکید میگویم که انقلاب و جمهوری اسلامی و نهاد مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، که به حق از بزرگترین سنگرهای دفاع از ارزشهای الهی نظام ما بوده و خواهد بود، به وجود یکایک شما نیازمند است، چه صلح باشد و چه جنگ. من باز تاکید میکنم که ما در سیاست خود برای رسیدن به صلح در چهارچوب قطعنامه شورای امنیت جدی هستیم و هرگز پیشقدم در تضعیف آن نخواهیم بود؛ ولی آثار کارشکنی را در سیاست و رفتار نظامی عراق مشاهده میکنیم، که بعید به نظر نمیرسد که دست بعضی از قدرتها و ابرقدرتها در این قضایا پنهان باشد و چه بسا صدامیان بخواهند بخت سیاه و تیرهگون خود را مجدداً آزمایش کنند.
در هر حال، ما باید آماده و مهیا باشیم. روزهای حساس و تعیین کنندهای در پیش داریم؛ و انقلاب اسلامی هنوز سالها و ماههای تعیین کننده دیگر در پیش خواهد داشت که واجب است پیشکسوتان جهاد و شهادت در همه صحنه ها حاضر و آماده باشند، و از کید و مکر جهانخواران و امریکا و شوروی غافل نمانند؛ و حتی در شرایط بازسازی نیروهای مسلح، باید بزرگترین توجه ما به بازسازی نیروها و استعدادها و انتقال تجارب نظامی و دفاعی به کلیه آحاد ملت و مدافعان انقلاب باشد، چرا که در هنگامه نبرد مجال پرداختن به همه جهات قوتها و ضعفها و طرحها و برنامهها، و در حقیقت ترسیم استراتژی دفاع همهجانبه نبوده است. ولی در شرایط عادی باید با سعه صدر و به دور از حب و بغضها به این مسائل پرداخت؛ و از همه اندوختهها و تجربهها و استعدادها و طرحها استفاده نمود؛ و در جذب هرچه بیشتر نیروهای مؤمن به انقلاب همت گماشت، و تجارب را به دیگران منتقل ساخت؛ و در تجهیز کلیه آحاد و افراد این کشور، بر اساس اصول و فرمول خاص دفاع همهجانبه، و تا رسیدن به تشکل واقعی و حقیقی بسیج و ارتش بیست میلیونی، کوشش نمود. و در کنار این مسئولیت بزرگ و پیروی از خطوط کلی سیاست نظامی کشور، باید همان محافل انس و نورانیت و برادری و وحدتی که در میدانهای نبرد و در جبهه بوده است و همان ارتباط معنوی که میان شما و روحانیون عزیز برقرار بوده به مجامع داخلی و به همه محیطهای سیاسی و اجتماعی و نظامی کشانده شود، تا انقلاب اسلامی ما از خطر آفتها و تفرقهها و بیتفاوتیها محافظت گردد. و مبادا که این سرمایههای عظیمی که محصول سالها تجربه و تلاش در عسرتها و فراز و نشیبها بوده است، در مسیر زندگی روزمره به فراموشی سپرده شود.
من به شما دعا میکنم و عزت و سعادت دنیا و آخرتتان را از پیشگاه مقدس حق مسئلت دارم. انشاءالله در لوای عنایت پروردگار و در ظل توجه حضرت بقیهالله – ارواحنا فداه – پایدار و سرفراز باشید. والسلام علیکم و رحمه الله.
۲۶ شهریور ماه ۱۳۶۷
روحالله الموسوی الخمینی
جلد بیست و یکم صحیفه امام خمینی(ره) – صفحه ۱۳۳، ۲۶ شهریور ۱۳۶۷»