تشخیص مناطق عرضه و تقاضا در نمودارهای شما میتواند ابزار مفیدی برای معاملهگری باشد. مشابه با سطوح حمایت و مقاومت، این مناطق مکانهایی در نمودار را نمایش میدهند که قیمت احتمالاً از آنجا برگشت خورده و تغییر روند رخ میدهد.معاملهگران از این مناطق برای شناسایی مکانهایی که ممکن است بخرند یا بفروشند استفاده میکنند. به […]
تشخیص مناطق عرضه و تقاضا در نمودارهای شما میتواند ابزار مفیدی برای معاملهگری باشد. مشابه با سطوح حمایت و مقاومت، این مناطق مکانهایی در نمودار را نمایش میدهند که قیمت احتمالاً از آنجا برگشت خورده و تغییر روند رخ میدهد.معاملهگران از این مناطق برای شناسایی مکانهایی که ممکن است بخرند یا بفروشند استفاده میکنند. به عبارت دیگر، مناطق عرضه و تقاضا به عنوان اولین فیلتر عمل میکنند و به شما در شناسایی سطوح قیمتی سودآور کمک میکنند.
برای دریافت آموزشهای بیشتر در زمینه تحلیل تکنیکال و بازار فارکس و همچنین آشنایی با بروکرهای فارکس میتوانید این لینک https://parsiforex.com را در مرورگر خود کپی نمایید.
حمایت و مقاومت در مقابل عرضه و تقاضا
اگرچه مفهوم عرضه و تقاضا تا حدودی شبیه به حمایت و مقاومت است، اما بین این دو مفهوم تفاوتهای مهمی وجود دارد. در حالی که سطوح حمایت و مقاومت صرفاً در نقاط تغییر قیمت وجود دارند، مناطق عرضه و تقاضا در منشأ حرکات قوی و روندها یافت میشوند.
تصویر زیر مناطق حمایت و مقاومت متداول را نشان میدهد که نقاط تغییر قیمت را مشخص میکند. بسیاری از معاملهگران در استفاده از حمایت و مقاومت با چالش مواجه هستند زیرا قیمت اغلب به سرعت در آن سطوح واکنش نشان میدهد بدون اینکه نقاط ورود آسانی را ارائه دهد.
از طرف دیگر، مناطق عرضه و تقاضا، اطراف تثبیت قیمت قبل از حرکت قوی و انفجاری قیمت کشیده میشوند. بعداً، وقتی قیمت به چنین مناطقی بازمیگردد، اغلب واکنش مشابهی نشان میدهد. در تصویر زیر میتوانیم ببینیم که وقتی قیمت دو منطقه عرضه را در روند نزولی ایجاد کرد، قیمت بعداً به این مناطق رسید و دوباره به سمت پایین حرکت کرد.
تشخیص نواحی عرضه و تقاضا در نمودارهای قیمتی یکی از ابزارهای مهم و مفید برای معاملهگران است. این نواحی بر خلاف سطوح حمایت و مقاومت که صرفاً نقاط تغییر روند قیمت هستند، در منشأ حرکات قوی و روندهای شدید قیمتی ظاهر میشوند.
نواحی عرضه در نقاطی از نمودار هستند که قیمت به شدت کاهش یافته و سپس روند صعودی جدیدی آغاز شده است. این نواحی نشاندهنده مناطقی هستند که فشار عرضه بر بازار غالب بوده و موجب کاهش قیمت شده است. در مقابل، نواحی تقاضا در نقاطی از نمودار قرار دارند که قیمت به شدت افزایش یافته و سپس روند نزولی جدیدی آغاز شده است. این مناطق نشاندهنده مناطقی هستند که فشار تقاضا بر بازار غالب بوده و موجب افزایش قیمت شده است.
6 نکته مهم برای تشخیص نواحی عرضه و تقاضا
1. نوسانات متعادل: یک منطقه تقاضای خوب معمولاً رفتار قیمتی باریک را قبل از شکست انفجاری نشان میدهد. اگر منطقه دارای تعداد زیادی فتیلههای قیمتی و نوسان شدید باشد، به عنوان یک منطقه با احتمال بالا در نظر گرفته نمیشود.
2. سطوح قبلی: بهترین نواحی عرضه و تقاضا معمولاً در سطوح قیمتی قبلی تشکیل میشوند، جایی که قیمت از آن عبور کرده است.
3. حمایت و مقاومت: نواحی عرضه و تقاضا اغلب در سطوح مهم حمایت و مقاومت ظاهر میشوند و به عنوان نقطه برگشت قیمت عمل میکنند.
4. حجم معاملات: هنگام شکسته شدن نواحی عرضه و تقاضا، افزایش چشمگیر حجم معاملات را شاهد هستیم که تأیید کننده قدرت حرکت قیمت است.
5. سرعت حرکت: هر چه سرعت حرکت قیمت به سمت نواحی عرضه و تقاضا بیشتر باشد، احتمال واکنش قویتر قیمت در آن مناطق افزایش مییابد.
6. چند تأیید: چند بار لمس شدن یک ناحیه عرضه یا تقاضا توسط قیمت، اعتبار آن را بیشتر میکند.
به طور خلاصه، شناسایی نواحی عرضه و تقاضا به معاملهگران کمک میکند تا سطوح قیمتی سودآور را شناسایی و وارد معاملات سودمندی شوند. با توجه به نکات فوق، معاملهگران میتوانند نواحی با احتمال بالای موفقیت را تشخیص دهند.
خب، با توجه به نکات مهمی که درباره نواحی عرضه و تقاضا در تحلیل تکنیکال شرح دادیم، اینجا یک استراتژی معاملاتی براساس این نواحی ارائه میکنم:
استراتژی معاملاتی براساس نواحی عرضه و تقاضا
1. شناسایی نواحی عرضه و تقاضا
اولین قدم در این استراتژی، شناسایی نواحی عرضه و تقاضا در نمودار قیمتی است. به نکات مهمی که پیشتر ذکر شد توجه کنید، از جمله نوسانات متعادل، سطوح قبلی، سطوح حمایت و مقاومت، حجم معاملات و سرعت حرکت قیمت.
2. تأیید شکست نواحی
پس از شناسایی نواحی، باید منتظر شکست و تأیید آنها توسط قیمت باشید. هرگاه قیمت به طور قاطع از این نواحی عبور کرد و حجم معاملات نیز افزایش یافت، میتوان آن را به عنوان سیگنال ورود قوی در نظر گرفت.
3. ورود به معامله
در صورت تأیید شکست ناحیه عرضه یا تقاضا، میتوان در همان جهت با قیمت وارد معامله شد. مثلاً در صورت شکست ناحیه تقاضا، میتوان یک معامله خرید انجام داد و در صورت شکست ناحیه عرضه، میتوان یک معامله فروش انجام داد.
4. مدیریت ریسک
برای محدود کردن ریسک، میتوان سطوح حمایت یا مقاومت نزدیک را به عنوان سطح توقف ضرر در نظر گرفت. همچنین میتوان از اندازهگیری میزان نوسانات قبلی برای تعیین اندازه موقعیت استفاده کرد.
5. هدف گذاری
هدف گذاری براساس اندازه نواحی عرضه و تقاضا و میزان نوسانات قبلی انجام میشود. معمولاً هدفگذاری در فاصله بین دو ناحیه متوالی قرار میگیرد.
این استراتژی ساده اما کاربردی میتواند به معاملهگران کمک کند تا سطوح قیمتی مناسب را برای ورود و خروج شناسایی کنند. البته همواره توجه به مدیریت ریسک و بهکارگیری اصول مدیریت سرمایه بسیار مهم است.