وام ویژه خرید مسکن که برای «فرزندآوری» در نظر گرفته شده است، به یک «حقوق نجومی» نیاز دارد تا زوج متقاضی بتواند از پس «قسط ماهانه» تسهیلات بربیاید. ایراد اصلی اما، فراتر است؛ وقتی «قدرت خرید» خانهاولیها، کاملا از دست رفته، طراحی «محرک خرید» به معنای غفلت از غذای اصلی و پرداختن به مکمل غذایی است.
اقتصادسنج | وام ویژه خرید مسکن که برای «فرزندآوری» در نظر گرفته شده است، به یک «حقوق نجومی» نیاز دارد تا زوج متقاضی بتواند از پس «قسط ماهانه» تسهیلات بربیاید. ایراد اصلی اما، فراتر است؛ وقتی «قدرت خرید» خانهاولیها، کاملا از دست رفته، طراحی «محرک خرید» به معنای غفلت از غذای اصلی و پرداختن به مکمل غذایی است. بررسی ها نسخه روسی «وام ویژه مسکن برای خانوارهای دارای فرزند» -به عنوان یکی از تنها دو کشور جهان (قبل از ایران) که چنین وامی را اختراع کردهاند- نشان میدهد، وام اولیه باید قدرت اولیه را داشته باشد.
وقتی شبکهبانکی در حوزه «تامین مالی تخصصی» همچون مسکن، به کارگزار دولت تبدیل میشود، نتیجهاش، «تصویب چشمبسته یک سیاست» با هدف «حل بزرگترین مشکل خانوارها» است که نه میتواند «کارگشا» باشد و نه حتی یک ابزار که بتوان در حد «بازوی کمکی»، روی آن حساب باز کرد.
متولیان بانکی برای «حمایت از فرزندآوری»، یک وام ویژه خرید مسکن تصویب کردهاند که «ظاهر جذابی» دارد اما به سه دلیل مشخص و کاملا قابل درک، این وام در بهترین حالت، برای «فرزندنیاوری» مناسب است تا «مشوق موثر» برای افزایش جمعیت و جوانی جمعیت باشد. وام خرید مسکن در حال حاضر در شهر تهران – به عنوان نماینده و نشانگر وضعیت مسکن در سایر شهرهای کشور- در بالاترین سقف قابل پرداخت از سوی بانک عامل، 960 میلیون تومان است که در قالب سه فقره وام به سرپرست خانوار، وام به همسر او و وام تعمیر (جعاله)، در مجموع به یک خانوار متقاضی خرید خانه پرداخت میشود. برای این وام اما هر اسمی میتوان به عنوان یک تسهیلات بانکی تعیین کرد به جز «وام خرید مسکن» چون دو خصوصیت بدیهی و استاندارد یک وام مسکن را ندارد.
در کشورهایی که «وام خرید مسکن» در آنها کار میکند به این معنا که «زوجها» یا همان «خانهاولیها»، با دریافت راحت این تسهیلات، میتوانند صاحب مسکن شوند، از یکسو، وام از «قدرت پوششی حداقل 70 درصدی» برای پوشش بهای خرید خانه برخوردار است (خصوصیت بدیهی اول) و از سوی دیگر، «قسط ماهانه بازپرداخت وام»، حداکثر 30درصد از هزینه ماهانه خانوارها را به خود اختصاص میدهد (خصوصیت دوم). در شرایط فعلی بازار مسکن تهران اما، «قدرت پوششی وام حداکثری خرید خانه» یعنی همان 960 میلیون، حداکثر معادل 24.9درصد از بهای آپارتمان (بر اساس قیمت میانگین واحدهای مسکونی و حداقل متراژ) است. ضمن آنکه، قسط 20 میلیون و 500هزار تومانی این تسهیلات (ماهانه)، معادل تقریبا 65درصد هزینه یک «زوج بدون فرزند» با درآمد نسبتا بالا (دارای شغل تخصصی در بازار کار تهران) است.
به این ترتیب، در حال حاضر، عملا «قدرت خرید» مسکن از کار افتاده است و هیچکدام از دو خصوصیت وام مسکن، در تسهیلات کنونی که به اسم وام خرید خانه پرداخت میشود، موجود نیست. علت این از کارافتادگی، دو بحران «جهشهای مکرر و تاریخی قیمت مسکن طی 5.5 سال گذشته» و همچنین «تورم عمومی بالا، رشد اقتصادی پایین» در سالهای اخیر است که هم بهای صاحبمسکن شدن را بالا برد و هم درآمد خانوارها برای تحمل اقساط وام را پایین آورد. در این وضعیت –که «قدرت خرید» مسکن وجود ندارد- محرز است که «محرک خرید» هم نمیتواند اثر بگذارد. ماجرا مثل آن است که وقتی «غذای اصلی» برای یک خانوار موجود نیست که بتواند «کالری حداقلی موردنیاز مصرف روزانه» را برای او تامین کند، تجویز «مکمل غذایی» یعنی نسخه اشتباهی و فاقد اثر.
دنیای اقتصاد/