همه ما در طول مسیر کاری و حرفه ای خود مرتکب انواع مختلف اشتباه شغلی میشویم که گاهی اوقات به سرعت متوجه شده و جبرانش میکنیم یا از آن خطا دست میکشیم یا کلا هیچوقت متوجه اشتباه خود نمیشویم و زمانی که زندگی حرفه ای مان نابود شد تازه پی میبریم که یک جای کار میلنگیده و حواسمان نبوده است!
اقتصادسنج | همه ما در طول مسیر کاری و حرفه ای خود مرتکب انواع مختلف اشتباه شغلی میشویم که گاهی اوقات به سرعت متوجه شده و جبرانش میکنیم یا از آن خطا دست میکشیم یا کلا هیچوقت متوجه اشتباه خود نمیشویم و زمانی که زندگی حرفه ای مان نابود شد تازه پی میبریم که یک جای کار میلنگیده و حواسمان نبوده است!
10 اشتباه رایج اکثر آقایون در مورد کار و شغلشون
این رفتارهای بد و عادات ناجور شاید طی سالها ایجاد شده باشد و شما هنوز متوجه خرابکاری آن در زندگی شغلی تان نباشید. در این نوشتار با ما همراه باشید تا این ۱۰ اشتباه شغلی که زندگی حرفه ای تان را نابود میکند را بشناسید و اگر در خودتان سراغ داشتید سعی در اصلاح و بهبود آن داشته باشید.
ده بدترین اشتباه شغلی۱. نظرتان را اعلام نمیکنید
چه در جلسات چه هنگامی که در راهرو از کنار یک مدیر ارشد اجرایی رد میشوید و میدانید باید با او ملاقات کنید، چیزی بگویید و از افسوس خوردن برای فرصتهای از دسترفته دست بردارید. در وضعیتهای کمریسک تمرین کنید-به جای جلسات مهم در سالن شهر که همهی اعضای شرکت در آن حضور دارند، در جلسهی هفتگی تیمتان سوالی بپرسید. خودتان را به همتایانتان در بخشهای دیگر شرکت معرفی کنید تا قبل از رسیدن به مدیر ارشد صدایتان را صاف کنید.
۲. حد و مرزهایتان را رعایت نمیکنید
اگر یک همکار از شما کمک میخواهد در حالیکه خودتان کار دارید، یا وقتی نیاز به تمرکز دارید همکارتان با شما صحبت میکند، فقط بگویید نه. مودب اما محکم باشید. برای دوستی که درخواستهای رک و بیپرده دارد نقش بازی کنید-همهی ما فردی را میشناسیم که در چنین اوضاع دشواری فوقالعاده عمل میکند و میتوانیم از او بیاموزیم!
۳. وقتشناس نیستید
حتی اگر دیر نمیکنید اما احساس میکنید باید عجله کنید، وقتشناس نیستید. حتی اگر در یک ضربالاجل کاری را به اتمام برسانید اما برای خودتان وقت کافی برای کنترل کارتان باقی نگذاشتهاید، کارتان را سروقت انجام ندادهاید. کنترل دوباره و اصلاح کار باید بخشی از فرآیند باشد. برای پروژهها ضربالاجلی زودتر از موعد تعیین کنید تا کارتان را بازبینی کنید و ایدههای جدید را در آن اعمال کنید. زمان قرارهایتان را روی ساعتی تنظیم کنید که باید حرکت کنید، نه زمانی که قرار ملاقات آغاز میشود، بنابراین یک علامت واضح دارید که وقت رفتن است.
۴. کار را کامل نمیکنید
بازبینی کارتان. وقت گذاشتن برای ویرایش و ایدههای جدید برای توسعهی کار. اعمال ایدههای آدمهای دیگر هنگامی که منطقی است، برای رسیدن به اجماع. کنترل کار با رییستان(یا هرکسی که حامی پروژه است) برای اطمینان از اینکه اهدافتان در یک راستا است. اینها مثالهایی از کامل کردن کار است. تشخیص بدهید کجا ممکن است در فرآیند کارتان کوتاهی کردهباشید تا برای پروژههای پیش رو وقت بیشتری فراهم کنید.
۵. برای واکنشهای منفی آماده نیستید
بخش دیگری از کار کامل آمادگی برای سوالهای معمولی و سوالهای بسیار سختی است که انرژی منفی میدهند. بدانید منبع دادههایی که استفاده میکنید چهچیزی است. باید بتوانید محاسبات ابتدایی را قدم به قدم شرح دهید، نه فقط نتیجهی نهایی را. آماده باشید توضیح دهید چگونه به این نتیجه رسیدید. به نتایج جایگزین، و نیز ایدههای منطقی، فکر کنید و آماده باشید توضیح دهید چرا آنها را انتخاب نکردید. تمرین کنید خنثی باشید و حالت تدافعی به خودتان نگیرید.
۶. مذاکره نمیکنید
مذاکره صورتی از واکنش منفی است. همهی مذاکرات با یک عدم توافق شروع میشوند(اگر با طرف مقابل در همهی موارد توافق داشتید نیازی به مذاکره نبود!). اگر فردی هستید که عدم توافق را دوست ندارید، ممکن است از مذاکره صرف نظر کنید-این یک اشتباه حرفهای است. مذاکره فقط دربارهی افزایش حقوق یا پاداش یا مذاکرات مالی دیگر نیست. وقتی برای یک پروژه وقت اضافه میخواهید درمورد ضربالاجل مذاکره میکنید.
وقتی برای یک پروژه اعضای تیم بیشتری میخواهید درمورد منابع مذاکره میکنید. وقتی از همتایتان در بخشی دیگر میخواهید گزارش را فقط برای شما آماده کند درمورد اطلاعات مذاکره میکنید. اگر موضع پیشفرضتان این است که مذاکره نکنید، ممکن است ضربالاجلهای پرشتاب، منابع کمتر، و دسترسی محدودتر خواهیدداشت، و باعث میشوید کارتان سختتر از معمول باشد. درست مانند اعلام نظر، در وضعیتهای کمریسک تمرین کنید-برای یک پروژه یک ساعت یا یک روز وقت اضافه بخواهید، حتی اگر فکر میکنید نیازی به آن ندارید. همیشه میتوانید آن را زودتر تحویل بدهید، اما تجربه میکنید چگونه باید چیزهای بیشتر را درخواست کنید و دنیا به آخر نمیرسد!
۷. بهترین ساعاتتان را بیهوده میگذرانید
بیشتر آدمها بهترین عملکرد را در آغاز روز دارند. در پایان روز، انرژیتان تحلیل میرود، و بیشتر تمایل دارید به خاطر وقفههای غیرمنتظرهای که در طول روز پیش میآیند از کارتان عقب بمانید. آیا از آن ساعات ارزشمند آغازین محافظت میکنید؟ روی تقویمتان در فواصل زمانی قاعدهمند زمانی را خالی بگذارید، تا هنگامی که باید به کارهای خلاقیتی، مقایسهای، یا کارهای سختتر بپردازید زمان داشتهباشید. این زمان خالی را در آغاز روز قرار دهید تا حساسترین وظایفتان را به انجام برسانید.
۸. کارهای غیرضروری و غیرمهم میکنید
البته، وقتی میدانید حساسترین وظایفتان چه هستند، به انجام رساندنشان آسانتر است. آخرین بار که با رییستان اهداف کلیدی تان نقشتان در شرکت صحبت کردید چهوقت بود؟ اهداف کسبوکار هر ۳ ماه، یا به احتمال کمتر، هر سال تغییر میکنند. ممکن است شغلتان از زمان آغاز کارتان خیلی تغییر کردهباشد، و شما همچنان در حالت خودکار عمل میکنید و روی چیزهای اشتباه تمرکز میکنید. یکی از مراجعان شرکت من یک فرآیند بازبینی عملکرد را گذراند که طی آن مدیر و فرد مورد بازبینی ۳ هدف کلیدی شغل او را ذکر کردند- آن ۳ مورد ذکر شده اصلا با هم همخوانی نداشتند! تصور نکنید همهچیز در فهرست کارهایتان باید باقی بماند. تصور نکنید دارید همان کاری را میکنید که رییستان انتظار دارد. باصراحت بپرسید اولویتهای امسال کسبوکار چهچیزهایی هستند.
۹. به خودتان وقت استراحت نمیدهید
وقتی انجام کارهای غیرمهم را متوقف میکنید، شادی پیببرید واقعا میتوانید وقت نهار داشتهباشید، یک روز را تعطیل کنید، و یک مرخصی واقعی داشتهباشید. داشتن وقت استراحت بهرهوریتان را بالا میبرد. وقت نهار روابط اجتماعیتان را تقویت میکند، چون میتوانید با همکارانتان معاشرت کنید، با آدمهای بیرون شرکتتان ملاقات کنید، یا حتی تماسها و ایمیلهای شخصی را پاسخ دهید تا خارج از شغلتان به زندگیتان برسید. حتی اگر نمیخواهید در آغاز سال برنامهی مرخصیهایتان را دقیقا مشخص کنید، حداقل حالا برای وقت نهار زمانبندی کنید و هر ۳ ماه برای وقتهایی که میخواهید درخواست مرخصی بدهید زنگ هشدار تنظیم کنید.
۱۰. روی خودتان سرمایهگذاری نمیکنید
زمان فراغت از کار یک سرمایهگذاری روی تجدید نیروی خودتان است. زمان برقراری روابط اجتماعی یک سرمایهگذاری روی بنیان موقعیت حرفهایتان است. سرمایهگذاریهای دیگر شامل این موارد است: تقویت مهارتها، بهروزرسانی بازاریابی برای خودتان(مثل رزومه، شناختنامهی برخط)، یادگیری چیزی جدید، و فعالیت بیرون شغل. همانطور که در جهت اولویتهای فعلی شرکتتان کار میکنید(مورد ۸ را ببینید!)، باید اولویتهای فعلی حرفهتان را هم پایهگذاری کنید. این اولویتهای نباید با اولویتهای شغل فعلیتان یکسان باشند. شغلتان فقط یک بخش از حرفهتان است. شما باید بیرون از شغلی که در حال حاضر دارید، روی خودتان و حرفهتان سرمایهگذاری کنید.
اقتصاد آنلاین /