پس از ورود دیوان محاسبات کشور و انجام بازرسی از عملکرد مجتمع پتروشیمی مسجدسلیمان، صندوق بازنشستگی کشور تصمیم به برکناری پیمان شاهاویسی، سرپرست این مجتمع گرفت.
اقتصادسنج؛ در حالیکه قرار بود پتروشیمی مسجدسلیمان به موتور محرک توسعه شمال خوزستان تبدیل شود، حالا به صحنهای از بیثباتی و سوءمدیریت در صندوق بازنشستگی کشور بدل شده است؛ پنج مدیرعامل در کمتر از دو سال، نشانهای آشکار از بحرانی عمیق در نظام حکمرانی شرکتی و تصمیمگیریهای شتابزدهای است که نهتنها روند تولید و توسعه را مختل کرده، بلکه امید کارگران و مردم منطقه را نیز از بین برده است.
پس از ورود دیوان محاسبات کشور و انجام بازرسی از عملکرد مجتمع پتروشیمی مسجدسلیمان، صندوق بازنشستگی کشور تصمیم به برکناری پیمان شاهاویسی، سرپرست این مجتمع گرفت.
شاهاویسی که تنها از اردیبهشتماه امسال به این سمت منصوب شده بود، حالا پنجمین مدیری است که در کمتر از دو سال صندلی مدیریت این پتروشیمی را ترک میکند؛ نشانهای آشکار از بحران ثبات و حکمرانی در یکی از مهمترین زیرمجموعههای صندوق بازنشستگی کشور.
در این مدت پتروشیمی مسجدسلیمان مدیرعاملی افرادی چون عمید شهبازی، سعید آتشباری، مهدی محمدی، سید احسان موسوی، عباس معظمی و پیمان شاه اویسی را به خود دید و حالا شخص دیگری به نام ایوب بنوی که سابقه ای جز مدیریت روابطعمومی در چند شرکت را ندارد، به عنوان مدیرعامل جدید شرکت پتروشیمی مسجدسلیمان معرفی شد.
خبر برکناری زودهنگام پیمان شاهاویسی از مدیریت پتروشیمی مسجدسلیمان بار دیگر توجهها را به وضعیت بحرانی این مجتمع جلب کرده است. مجموعهای که قرار بود به موتور محرک توسعه اقتصادی شمال خوزستان تبدیل شود، اما حالا بیش از هر چیز به نمادی از بیثباتی مدیریتی و تصمیمگیریهای مقطعی در ساختار صندوق بازنشستگی کشور بدل شده است.
این تغییر تنها یک جابجایی ساده مدیریتی نیست. بلکه نمادی از بحران عمیق مدیریتی در صندوق بازنشستگی است. جایی که پتروشیمی مسجدسلیمان در کمتر از دو سال گذشته پنج مدیرعامل و سرپرست را تجربه کرده است. چنین میانگین عمر مدیریتی غیرمعمولی، نهتنها باعث سردرگمی در سطح تصمیمگیری میشود، بلکه روند توسعه و بهرهبرداری پایدار از ظرفیتهای مجتمع را نیز مختل میکند.
به گونه ای که برخی کارگران پتروشیمی مسجدسلیمان در گفتگو با اقتصادسنج گفته اند که بزرگترین بازنده این تغییرات پی در پی و عدم ثبات مدیریتی، کارگران این شرکت هستند که با هر تغییر مطالباتشان به تعویق می افتد و یا حقشان پایمال می شود.
کارشناسان معتقدند ریشهی اصلی این بیثباتی در شیوه حکمرانی صندوق بازنشستگی کشور نهفته است؛ نهادی که باید نقش سرمایهگذار بلندمدت و ناظر راهبردی را ایفا کند، اما در عمل گرفتار مداخله مستقیم در انتصابات، تصمیمهای غیرتخصصی و تغییرات شتابزده شده است. چنین روندی موجب شده مدیران منصوبشده از سوی صندوق استقلال کافی برای برنامهریزی و تصمیمگیری نداشته باشند و در نتیجه هیچ برنامهای فرصت اجرا و ارزیابی نیابد.
ورود دیوان محاسبات کشور به بررسی عملکرد این مجتمع را میتوان نشانهای از افزایش حساسیت نهادهای نظارتی نسبت به وضعیت مالی و مدیریتی شرکتهای تابعه صندوق دانست. تجربههای مشابه نشان داده است که این ورودها معمولاً زمانی رخ میدهد که در عملکرد یا قراردادهای مالی، نشانههایی از انحراف، ضعف کنترل یا سوءمدیریت دیده شود.
در کنار پیامدهای مالی و ساختاری، تبعات اجتماعی و منطقهای این بیثباتی نیز قابل توجه است. در شهری چون مسجدسلیمان که سالهاست با بیکاری و رکود صنعتی دستوپنجه نرم میکند، پتروشیمی مسجدسلیمان امید اصلی برای ایجاد اشتغال پایدار بهشمار میرفت. اما تغییرات پیدرپی در رأس مدیریت، نهتنها روند توسعه پروژهها را کند کرده بلکه اعتماد عمومی در منطقه را نیز تضعیف کرده است.
اکنون انتظار میرود که ورود نهادهای نظارتی به این پرونده، نقطه آغازی برای اصلاح ساختاری در سطح صندوق بازنشستگی باشد. مشکل اصلی نه در افراد، بلکه در سازوکار تصمیمگیری و انتصاب مدیران است. بدون بازنگری در سیاستهای مدیریتی، شفافیت در فرآیندهای مالی و واگذاری استقلال حرفهای به مدیران متخصص، چرخه تغییرات مقطعی ادامه خواهد یافت و شرکتهایی مانند پتروشیمی مسجدسلیمان همچنان در گرداب بیثباتی گرفتار خواهند ماند و به سمت نابودی پیش خواهد رفت.