به گزارش «اقتصادسنج»، به نقل از «think.ing» بحران انرژی اروپا قرار است شدید تر هم بشود و همانطور که کارستن برزسکی توضیح می دهد، اروپا هیچ راه آسانی برای فرار از این بحران ندارد.

با افزایش سرسام آور قیمت های انرژی و تقلای بانک های مرکزی، اروپا در حال حاضر خود را در کانون شوک های جدی اقتصاد جهانی می بیند.

با توجه به اینکه اکنون کل منطقه به سمت رکود می رود و خطر اشتباهات سیاستی در حال افزایش است، این سوال را مطرح است که رکود چقدر می تواند شدید باشد؟ مشخص نيست اما از یک چیز مطمئن هستیم: بحران کنونی یک تغییر دهنده بازی “game changer” بزرگ برای منطقه یورو خواهد بود.

اقتصاد جهانی به وضوح در هفته های اخیر شرایط سختی را تجربه میکند؛ به نظر می رسد ترس های قبلی ما از یک رکود اقتصادی در حال وقوع است. همه شاخص ها به کند شدن اقتصاد جهانی اشاره می کنند. سوال این است که این کاهش سرعت چقدر شدت دارد؟

کاهش فعاليت های اقتصادی، از قیمت بالای انرژی و کالا ناشی شده است؛ نرخ بالای بهره نیز بطور فزاینده فعالیت های اقتصادی را کم میکند.

فراموش نکنیم که در طول 70 سال گذشته، رایج‌ترین محرک برای رکود جهانی، سخت‌گیری جدی در مورد سیاست‌های پولی بوده است. ( پایین نگه‌داشتن نرخ بهره)

جای تعجب نیست که اروپا همچنان در مرکز این طوفان قرار دارد. جنگ در اوکراین همچنان ادامه دارد و به نظر می‌رسد خطر تشدید تنش بیشتر از یک توافق صلح است. قیمت های بالای انرژی به طور فزاینده ای به اقتصاد ضربه میزند و مصرف خصوصی، تولید صنعتی و حاشیه سود را کاهش داده است. اخیراً به دلیل توقف خط لوله نورد استریم 1 و هوای سرد شهریور ماه شرایط وخیم تر شده‌ و به همراه آن خطر اختلال در عرضه انرژی دوباره بازگشته است. حتی بدتر، این نگرانی وجود دارد که قیمت بالای انرژی نه تنها برای زمستان امسال بلکه برای زمستان آینده نیز مشکل ساز خواهد بود.

در حالی که همه در حال ارزیابی عمق رکود بالقوه زمستانی هستند، خطر دیگری هنوز به اندازه کافی مورد توجه قرار نگرفته است. منطقه یورو ممکن است شاهد پایان چرخه تجاری باشد.

به احتمال زیاد انرژی در سال های آینده گران و گران‌تر میشود. این یک بار ساختاری و نه فقط چرخه ای روی دوش شرکت ها و قدرت خرید خانوارها خواهد بود. این یک تغییر ساختاری است که می تواند برای سال های متمادی منجر به کاهش رشد اقتصادی شود.

در حال حاضر، بسیاری از دولت ها شروع به درنظر گرفتن بسته های حمایتی مالی کرده اند. این دستورالعمل در طول همه گیری به خوبی کار کرد اما تاریخ بحران‌ها و رکودهای قبلی در منطقه یورو نشان می‌دهد که چنین حمایت هایی تنها زمانی جواب میدهد که بحث مسائل ساختاری در میان نباشد. اما بحرانی که اروپا امروز با آن روبروست یک بحران ساختاری است.

این روزها سیاستگذار اروپایی بودن آسان نیست. پیامدهای اقتصادی بالقوه رکود اقتصادی می تواند دردناک باشد و در بدترین سناریو خطر نابودی ظرفیت تولید را برای همیشه به دنبال دارد. در عین حال، اقتصاد اروپا با یک شوک انرژی ساختاری مواجه است.

از طرفی بانک مرکزی اروپا در حال افزایش نرخ بهره برای مبارزه با تورم و انتظارات تورمی است.

حقیقت این است که بحران کنونی در اروپا را نمی توان به سرعت و به راحتی حل کرد. در واقع به نظر می رسد که بدون پذیرش آسیب اقتصادی نمی توان آن را حل کرد. اروپا برای زمستان سختی آماده می شود.