لزوم ارائه آموزش برای توانمندی سالمندان، ضرورت پذیرش مجدد نیروهای متخصص در رشته تخصصی طب سالمندی، برنامهریزی و سیاستگذاری ساختاری در جهت حل بحران سالمندی که به گفته متخصصین بحرانی قریبالوقوع برای کشور است، از جمله مباحث مطرح شده در همایش روز سالمند بود.
لزوم ارائه آموزش برای توانمندی سالمندان، ضرورت پذیرش مجدد نیروهای متخصص در رشته تخصصی طب سالمندی، برنامهریزی و سیاستگذاری ساختاری در جهت حل بحران سالمندی که به گفته متخصصین بحرانی قریبالوقوع برای کشور است، از جمله مباحث مطرح شده در همایش روز سالمند بود.
به گزارش «اقتصادسنج»، دکتر ابوالفضل زندهدل در برنامه روز سالمند که در دانشگاه علوم پزشکی تهران برگزار شد، گفت: با توجه به رشد و انفجار جمعیتی که جامعه ایران در دهه ۶۰ شمسی داشت، توقع میرود تا در کمتر از دو دهه آینده یک انفجار در جمعیت سالمندی داشته باشد. قطعا افزایش جمعیت سالمند از یک سو نشانه خوبی است، از بابت اینکه نشان میدهد پیشرفتهای علمی، بهداشتی و سلامت جامعه و رشد تکنولوژی در جامعه اتفاق افتاده است اما چالشهایی هم به همراه دارد.
وی افزود: قطعا سالمندان با توجه به ضعف و کاهش توانایی جسمانی و شناختی خود از جنبههای مختلف دچار چالش هستند و نیازمند برنامهریزی های لازم در این زمینه است. در دنیا تجربه مواجهه با جمعیت سالمند در کشورهای مختلف وجود دارد و برخوردها و برنامهریزیهایی که در این زمینه انجام شده، میتواند به عنوان یک الگو در کشور ما مورد بررسی قرار گیرد. یکی از روشهای مقابله با چالشهای دوران سالمندی میتواند توانمندسازی سالمندان باشد. در بحث توانمندسازی جنبههای مختلف مانند کار درمانی، گفتار درمانی و … دارای اهمیت است. با این حال مهمترین موضوع، بحث آموزش است.
زندهدل ادامه داد: به نظر میرسد که اگر سالمندان در زمینه چالشهای سالمندی آموزش کافی ببینند، میتوانند با توانایی و انرژی بیشتری در جامعه حضور داشته باشند و چالشهایشان را پشت سر بگذارند. برای بحث آموزش هم باتوجه به جمعیت زیاد سالمند در جامعه، صرف تربیت نیروی تخصصی کافی نیست و لازم است که از خود سالمندان هم در این زمینه استفاده شود. بر این اساس در حال حاضر بحث روز دنیا بحث دانشگاه سالمندان است، بهطوری که در کشورهای مختلف سعی میشود که از خود سالمندان در زمینه آموزش استفاده شود. به نظر میرسد که در کشور ما هم این تجربه میتواند تجربه موفقی باشد؛ به طوری که هم از نیروهای تخصصی طب سالمندی و هم از خود سالمندان برای آموزش سایر جمعیت سالمندان استفاده شود.
وی گفت: متاسفانه علیرغم ضرورتی که در این زمینه احساس میشود، طی چند سال اخیر پذیرش رشته تخصصی طب سالمندی متوقف شده است و به نظر میرسد باتوجه به بحران سالمندی که در کشور ما قریبالوقوع است، این عدم پذیرش کار منطقی نیست. خواهشم از مسئولان وزارت بهداشت این است که در این زمینه اقدام عاجلی انجام دهند و مجددا پذیرش در رشته تخصصی طب سالمندی آغاز شود چرا که ظرفیت آن در دانشگاههای علوم پزشکی کشور وجود دارد.
دکتر محمدعلی محسنی بندپی – عضو کمیسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی – نیز با اشاره به وضعیت سالمندی در کشور گفت: موج سالمندی هم در جمعیت بالای ۶۰ سال و هم در جمعیت بالای ۸۰ سال، آسیا را بیشتر از سایر قارهها تهدید میکند. در سال ۲۰۱۵ ایران از جمله کشورهایی بود که جمعیت سالمندش زیر ۱۰ درصد بود اما از طرفی از معدود کشورهایی هستیم که قرار است طی ۳۰ تا ۳۵ سال به جمعیت سالمند بالای ۳۰ درصد برسیم. این جمعیت قابل توجه است و نیاز دارد که روی این موضوع فکر و برنامهریزی کنیم.
وی با بیان اینکه در مجلس شورای اسلامی و در کمیسیون تعالی خانواده و جوانی جمعیت مصوبات قابل توجهی داریم، گفت: البته معتقدم باید در موضوع جمعیت، جدیتر، عملیاتیتر و محسوستر کار کنیم تا مصوباتی داشته باشیم که مورد پذیرش جامعه باشد. به عنوان مجلسی که برای اولین بار کمیسیونی برای تعالی خانواده و جوانی جمعیت تشکیل داد، اقدام خوبی بود. سوئد، نروژ و … جزو ۱۰ کشور برتر در زمینه سالمندی در دنیا شناخته میشوند. سوئد شاید اولین کشوری بود که بیشترین جمعیت سالمندی را تجربه کرد، طی ۳۰ تا ۳۵ سال برنامهریزی به جایی رسید که اکنون شرایط مناسبی دارد و خودش را نجات داد.
محسنیبندپی ادامه داد: کشورهای توسعهیافته سعی کردند فضا را برای زندگی مستقل سالمندانشان فراهم کنند. باید خیلی مراقب باشیم زیرا اکنون فرزندانی که از سالمندانشان نگهداری میکنند، از نسل قدیم هستند اما اکنون خانوادهها عمدتا تک فرزند هستند که حتی ممکن است در کشورهای دیگر و دور از خانوادههایشان زندگی میکنند و باید خیلی درباره بحث مراقبت از سالمندان مراقب باشیم. در کشور ما در سال ۱۹۶۶ زمانی که جمعیتمان حدود ۲۵ میلیون نفر بود، ۱۵ میلیون نفر در روستاها زندگی میکردند یعنی ۷۰ درصد جمعیت کشور در روستاها و ۳۰ درصد در شهرها بودند و میدانیم در روستاها زندگی و نگهداری از سالمندان و… راحتتر است. زمانیکه در سال ۲۰۱۱ میبینیم که از ۷۵ میلیون جمعیت کشور، بیش از ۵۰ میلیون نفر و بالای ۷۰ درصد در شهر و زیر ۳۰ درصد در روستاها هستند و این موضوع در دوران سالمندی هم خودش را نشان میدهد که یک زنگ خطر برای ماست که نتوانستهایم شرایط ماندگاری سالمندان و فرزندانشان را در روستاها فراهم کنیم و به همین دلیل مهاجرت کردند.
وی گفت: از بین استانهای مختلف کشور گیلان با ۱۳.۱ درصد رکورددار سالمندی است و بعد هم مازندران قرار دارد. در سیستان و بلوچستان زیر ۵ درصد از جمعیت را سالمندان تشکیل میدهند. یکی از عللی که شاید بیشتر توجه دنیا را به بانوان سالمند معطوف کردند، این است که در بین سالمندانی که تنها زندگی میکنند، بیشترین نرخ (ریت) سالمندی را زنان دارند.
محسنیبندپی گفت: یکی از چالشهای ما محدودیت زمانی برای برنامهریزی برای سالمندان است. اگر کشورهایی مانند سوئد، فرانسه و … توانستند بحث سالمندی را کنترل کنند برای دههها فرصت داشتند، اما ما برای سه برابر شدن جمعیت سالمندیمان تنها ۳۰ سال فرصت داریم. چالش دیگر بحث نبود منابع کافی و پایدار برای این حوزه است. باید منابع مدیریت و برنامهریزی حوزه سالمندی پایدار باشد و نباید در این منابع دخل و تصرف شود. در عین حال این منابع باید نشان دار و ستارهدار باشد و در جای دیگری هزینه نشوند. در عین حال فرصتهایی مانند شورای ملی سالمندان را داریم. همچنین در بین سالمندانمان افراد نخبه هم داریم که باید از ظرفیت آنان استفاده کنیم.