شوراهای اسلامی چندماهی است که نرخ سرویس مدارس را در شهرهای مختلف، مصوب کرده اند اما هنوز همه خانواده های متقاضی برای استفاده از سرویس ایاب و ذهاب تصمیم نگرفته اند که مهم ترین دلیل آنها قیمت هایی است که برای حمل ونقل دانش آموزی اعلام می شود.
اقتصادسنج | شوراهای اسلامی چندماهی است که نرخ سرویس مدارس را در شهرهای مختلف، مصوب کرده اند اما هنوز همه خانواده های متقاضی برای استفاده از سرویس ایاب و ذهاب تصمیم نگرفته اند که مهم ترین دلیل آنها قیمت هایی است که برای حمل ونقل دانش آموزی اعلام می شود.
کلاس اولیها که صفت «شکوفه» را یدک میکشند، دیروز به روال هر سال زودتر از دانشآموزان بزرگتر وارد مدرسه شدند. به این ترتیب با به صدا درآمدن زنگ شکوفهها، سال تحصیلی جدید رسما آغاز شد در حالی که هنوز تکلیف برخی مسائل از جمله سرویس مدارس کاملا روشن نیست.
شوراهای اسلامی چندماهی است که نرخ سرویس مدارس را در شهرهای مختلف، مصوب کرده اند اما هنوز همه خانوادههای متقاضی برای استفاده از سرویس ایاب و ذهاب تصمیم نگرفتهاند که مهمترین دلیل آنها قیمتهایی است که برای حملونقل دانشآموزی اعلام میشود.
در شهرهای بزرگ و بهخصوص در تهران که همه چیز بوی گرانی میدهد عملا هزینه سرویس مدارس با نرخ تورم هماهنگ شده؛ گویی این هماهنگی وظیفهای است که باید مو به مو اجرا شود. البته با این که کف و سقف قیمتها در شورای شهر تهران به تصویب رسیده، هزینهای که اغلب مدارس به خانوادهها اعلام میکنند، چند میلیون تومانی از حداکثر قیمتها بالاتر است به طوری که صدای اعتراض والدین بلند شده است. در سایر شهرها نیز تقریبا همین اوضاع حاکم است و استفاده از سرویس مدرسه سهم قابل توجهی از درآمد خانوادهها را میبلعد تا مخارج مربوط به حملونقل در کنار همه خرجهای ریز و درشت یک دانشآموز، تحصیل را به یکی از گرانترین اقلام در سبد خانوار تبدیل کند.
قیمتها و خانوادههای شوکزده
براساس مصوبه ۵ شهریور شورای شهر پایتخت، حداقل مبلغ سرویس برای دانشآموزان ابتدایی پنجمیلیون و ۴۰۰ هزار تومان و حداکثر ۲۱میلیون تومان است که این ارقام برای دانشآموزان مقطع متوسطه از شش میلیون و ۱۰۰هزار تومان تا حداکثر ۲۳میلیون تومان در نوسان است. این ارقام نیز براساس مبلغ ورودیه روزانه، هزینه هر پنج کیلومتر و ضریب سطوح شیبدار محاسبه شده است. اما بررسیهای میدانی ما نشان میدهد این بار نیز مانند سالهای گذشته این مصوبه و این قیمتها بهراحتی توسط برخی مدارس نقض میشود و قیمتها تا جایی که جیب خانوادهها کشش داشته باشد، افزایش مییابد.
گزارشی که پدر یک دانشآموز کلاس پنجمی به جامجم میدهد، حکایت از درخواست مبلغ ۲۴میلیون تومان برای ایاب و ذهاب یک سال تحصیلی دارد. این درحالی است که حداکثرهزینه سرویس مدرسه برای مقطع ابتدایی نباید از ۲۱میلیون تومان بیشتر باشد و ۲۴میلیون تومان درخواستی حتی یک میلیون تومان از حداکثر مبلغ مجاز برای مقطع متوسطه بیشتراست. پدر یکی از دانشآموزان کلاس دومی تهران و ساکن منطقه ۷ نیز که فاصله خانه تا مدرسهاش حدود چهار کیلومتر است باید ۱۵میلیون تومان بابت سرویس مدرسه بپردازد که او بهشدت به این رقم اعتراض دارد. مادر دانشآموز دیگری در تهران که مسافت خانه تا مدرسه فرزندش بسیار کوتاه است نیز امسال باید ۱۱میلیون تومان بپردازد که در گفتوگو با ما میپرسد پس کف قیمتی که شورای شهر تعیین میکند و برای یک دانشآموز مقطع متوسطه باید شش میلیون و ۱۰۰هزار تومان باشد شامل حال کدام خانوادهها میشود؟
آسمان همه جا همین رنگ است
در شهر تهران اگر خانوادهها بپذیرند به عنوان مثال هزینه ۲۴میلیون تومانی سرویس مدرسه برای یک سال تحصیلی تقریبا هشت ماهه را بپردازند به این معنی است که ماهی سه میلیون تومان و روزی ۱۳۶هزار تومان برای رفت و آمد فرزندشان باید هزینه کنند. اگر نرخ سرویس مدرسه ۱۰میلیون تومان تعیین شده باشد، خانوادهها باید ماهانه یک میلیون و ۲۵۰هزار تومان هزینه کنند که میشود هر روز ۵۶هزار تومان. با این که این رقم به ظاهر چندان بالا نیست اما بسیاری از خانوادهها از پس پرداخت همین مبلغ نیز برنمیآیند و مانند پدری در تهران که با جامجم گفتوگو میکرد، خیلیها ترجیح میدهند صبحها دیرتر به محل کار برسند و کمی کسری کار بخورند تا دانشآموز را خودشان به مدرسه برسانند. در سایر شهرهای بزرگ نیز با این که نسبت به تهران اوضاع کمی تلطیف شده اما همین جو حاکم است. به عنوان مثال در استان فارس برای سال تحصیلی ۱۴۰۳ـــ۱۴۰۲ مصوب شده تا براساس نوع خودرو، هزینه سرویس مدرسه برای یک کیلومتر مسافت(مسیری که به واقع کوتاه است) از چهار میلیون و ۴۸هزار تومان تا هفت میلیون و ۳۹۸هزار تومان متغیر باشد. همچنین رفت و آمد سرویس در محدوه طرح ترافیک ۱۰درصد به قیمتها بیفزاید. در بوشهر نیز که نرخ سرویس مدرسه نسبت به سال گذشته ۴۰درصد افزایش داشته هر دانشآموز هر ماه برای استفاده از سرویس سواری باید ۷۰۰ هزار تومان بپردازد، البته به این شرط که فقط در یک منطقه شهرداری جابهجا شود، چراکه اگر به جابهجایی میان مناطق مختلف شهر نیاز باشد، هزینه ماهانه هر دانشآموز تا ۹۰۰هزار تومان افزایش مییابد که برای یک سال تحصیلی هشتماهه به بیش از هفت میلیون تومانمیرسد. البته این در شرایطی است که مدارس و شرکتهای پیمانکاری دقیقا نرخهای مصوب را ملاک عمل قرار دهند، زیرا اگر هر مدرسه و هر پیمانکار با این استدلال که «نمیصرفد» قیمتها را به دلخواه افزایش دهد، مسلما هزینه خانوادهها بیشتر از ارقام اعلام شده خواهد بود.
ماهیگیری از آب گلآلود
برخی خانوادهها فرزندان خود را عادت میدهند که مسیر خانه تا مدرسه را به تنهایی بروند و برگردند که این روش برای دانشآموزان بزرگتر و البته در مسافتهای کوتاه به نظر کارساز میآید. اما دانشآموزان کم سن و سال یا آنهایی که مجبور به پیمودن مسافتهای بیشتری هستند یا باید با پدر و مادر رفت و آمد کنند یا اگر والدین فرصت یا خودروی شخصی ندارند، چارهای جز استفاده از سرویس مدرسه برایشان نمیماند. قیمتهای مصوب هم که بالاست و بسیاری از خانوادهها توان پرداخت ندارند، به همین علت امسال راه دیگری باز شده که برخی از تاکسیهای اینترنتی مبدع آن بودهاند. این شرکتها مدعی ۳۰ درصد ارزان بودن نرخهای خود نسبت به قیمتهای مصوب شوراهای شهر هستند و در نگاه اول نیز همه چیز به نفع مصرف کننده جلوه میکند. یکی از خانوادههایی که این روش را دنبال کرده به ما توضیح میدهد رقم اعلامی مدرسه ۱۱میلیون تومان است اما تاکسی اینترنتی از آنها ۶.۵میلیون تومان درخواست کرده است. همچنین پدر یک دانشآموز ابتدایی در منطقه۶ تهران که توان پرداخت هزینه ۱۰میلیون تومانی سرویس مدرسه را نداشت با چهار میلیون و ۷۰۰هزار تومان اعلام شده از سوی شرکت اینترنتی کنار آمده و قصد انعقاد قرار داد دارد. این تفاوت فاحش میان قیمتها سبب شد ما با تماس با یکی از این شرکتها، چند و چون ماجرا را جویا شویم که درست چند لحظه پس از برقراری مکالمه با اپراتور حقیقت ماجرا فاش شد. موضوع این است که تاکسیهای اینترنتی، سال تحصیلی را به دو نیمسال اول و دوم تقسیم کردهاند و هزینهای را که به اولیا اعلام میکنند مربوط به نیمسال اول یعنی تا پایان اسفند۱۴۰۲ است به طوری که برای فروردین تا پایان خرداد۱۴۰۳ بنا دارند هزینه جداگانهای دریافت کنند در حالی که بیشتر خانوادهها از این حقیقت بیخبرند.این مسائل در مجموع گویای یک حقیقت است و آن این که سرویس مدرسه و حمل و نقل دانشآموزی در کشور ما موضوعی پرحاشیه و نابسامان است که نه در گذشته و نه اکنون برایش تدبیری نشده؛ حال آن که بهشدت نیازمند سر و سامان است. شاید لازم باشد در میان این آشفتگی یک بار دیگر بر لزوم راهاندازی اتوبوس مدرسه، خدمتی که در بیشتر کشورهای جهان به دانشآموزان ارائه میشود نیز اشاره کنیم و از مسئولان بخواهیم تا موضع خود را در قبال راهاندازی این سیستم حملونقل با شفافیت توضیح دهند تا بدانیم آیا شهرداریها که در همه نقاط جهان، اتوبوس مدرسه را راهبری و مدیریت میکنند در کشور ما ترجیح میدهند پایشان را کنار بکشند تا چالشهای سرویس مدرسه همچنان ادامه داشته باشد؟