سه شنبه, ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ / بعد از ظهر / | 2025-04-22
کد خبر: 128419 |
تاریخ انتشار : 18 آوریل 2025 - 18:22 |
ارسال به دوستان
پ

میراث بی اعتمادی بین ایالات متحده و ایران پایه‌های لازم برای دیپلماسی موثر را تضعیف می‌کند. دخالت بازیگران خارجی مانند اسرائیل و عربستان سعودی لایه‌هایی از پیچیدگی را به مذاکرات ایران و آمریکا می‌افزاید.

اقتصادسنج| ایران و آمریکا در تاریخ ۱۲ آوریل در مسقط در عمان برای نخستین بار در مذاکرات هسته‌ای خود از زمان خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ میلادی به این سو شرکت کردند. آن مذاکره شامل دستورکار رسیدگی به مجموعه پیچیده‌ای از عوامل استراتژیک، سیاسی و نظامی بود که حل و فصل اختلافات با ایران را در دهه‌های گذشته غیرممکن کرده بود. اکنون نیز نمی‌توان گفت که چیزی در شرایط فعلی تغییر کرده است. این عوامل عبارتند از:

۱- اهداف واگرا و خواسته‌های غیر قابل مذاکره

اختلاف اساسی بین اهداف ایالات متحده و ایران مانع مهمی برای مذاکرات موفقیت آمیز است. ایالات متحده تحت ریاست جمهوری “دونالد ترامپ” بر برچیدن کامل زیرساخت‌های هسته‌ای ایران، توقف برنامه توسعه موشک‌های بالستیک و پایان دادن به حمایت از گروه‌های نیابتی در منطقه اصرار دارد. در مقابل، ایران همواره ادعا کرده که برنامه هسته‌ای آن کشور صرفا برای مقاصد صلح‌آمیز است و از توقف غنی‌سازی اورانیوم یا کنار گذاشتن توانمندی‌های موشکی خود سرباز می‌زند.

“عباس عراقچی” وزیر امور خارجه ایران اعلام کرده که علیرغم آن که ایران آماده گفت‌و‌گو است، شروطی را که حاکمیت یا توانایی‌های دفاعی آن کشور را به خطر خواهد انداخت، نخواهد پذیرفت. علاوه بر این، در حالی که ایران احتمالا به دنبال لغو تحریم‌ها از سوی ایالات متحده است، بعید به نظر می‌رسد که واشنگتن به این خواسته ایران تن دهد مگر آن که تهران اقدام قاطعی برای از بین بردن زیرساخت‌های هسته‌ای خود انجام دهد، اقدامی که بعید به نظر می‌رسد ایران به راحتی آن را انجام دهد.

۲-بی اعتمادی متقابل و نارضایتی‌های تاریخی

میراث بی اعتمادی بین ایالات متحده و ایران پایه‌های لازم برای دیپلماسی موثر را تضعیف می‌کند. رهبر انقلاب از لحاظ تاریخی با مذاکره مستقیم با آمریکا مخالف بوده‌اند و واشنگتن را شریکی غیر قابل اعتماد می‌دانند. تجارب ایران در مورد تحریم‌های اقتصادی و تهدیدات نظامی این تردید را تشدید می‌کند و درک ایران از آمریکا به عنوان یک دشمن را تقویت کرده است. علاوه بر این، برخی از کشور‌های عضو شورای همکاری خلیج فارس ایران را یک تهدید امنیتی دائمی برای منافع خود در منطقه قلمداد کرده و ادعا‌هایی را در این باره مطرح ساخته‌اند.

۴- پویایی سیاسی داخلی و نفوذ تندرو‌ها در عرصه تصمیم گیری در ایران 

چشم‌انداز سیاسی داخلی ایران عمدتا تحت تسلط جناح‌های تندرو است که در برابر امتیازاتی که به عنوان تسلیم در برابر فشار غرب تلقی می‌شود، مقاومت می‌کنند. نهاد‌هایی خاص و غیر منتخب در ایران از ادامه مواضع تقابلی در قبال ایالات متحده سود می‌برند. تندرو‌ها در ایران همواره نسبت به نیات ایالات متحده بدبین باقی خواهند ماند، زیرا از این بیم دارند که امتیازدهی با تضعیف کلیت نظام و مشروعیت آن همراه باشد.

۴- تنش‌های ژئوپلیتیک و درگیری‌های نیابتی

تنش‌های ژئوپولیتیکی ناشی از حضور ایران در معادلات منطقه‌ای از جمله در سوریه، یمن، لبنان و عراق باعث حفظ تنش میان آمریکا و متحدانش با ایران شده است. یک مورد اخیر این موضوع را می‌توان در بحران دریای سرخ دید جایی که انصارالله مورد حمایت ایران در یمن قادر هستند با اقدامات خود امنیت یک کریدور مهم کشتیرانی دریایی را تحت الشعاع قرار دهند. علیرغم حملات تحت رهبری ایالات متحده با هدف تضعیف توانایی انصارالله، حمایت مداوم ایران از آن گروه کماکان منبع بی اعتمادی بین تهران و واشنگتن بوده است.

واشنگتن و متحدان عرب منطقه‌ای‌اش مدعی شده‌اند که فعالیت‌های منطقه‌ای ایران ذاتاً بی‌ثبات‌کننده هستند و خواستار کاهش نفوذ منطقه‌ای ایران هستند. با این وجود، ایران همواره تعاملات منطقه‌ای خود را برای امنیت ملی و تعهدات ایدئولوژیک خود امری ضروری قلمداد کرده است. چشم انداز مذاکرات به دلیل اختلاف نظر بنیادی و ایدئولوژیک طولانی مدت بر سر سیاست منطقه‌ای پیچیده‌تر می‌شود. هرگونه توافق جامع ایجاب می‌کند ایران این فعالیت‌ها را محدود کند، تقاضایی که با توجه به سرمایه گذاری ایران بر روی نفوذ منطقه به عنوان ابزاری برای تقویت عمق استراتژیک و بازدارندگی بعید به نظر می‌رسد که از سوی آن کشور پذیرفته شود.

۵- فشار‌های خارجی و نقش بازیگران ثالث 

دخالت بازیگران خارجی مانند اسرائیل و عربستان سعودی لایه‌هایی از پیچیدگی را به مذاکرات ایران و آمریکا می‌افزاید. اسرائیل به طور خاص مخالفت شدید خود با هرگونه توافقی که توانایی‌های هسته‌ای ایران را به طور کامل از بین نبرد، ابراز کرده و تمایل خود را برای انجام اقدام نظامی یکجانبه در صورت لزوم نشان داده است. این فشار‌های خارجی فضای مذاکره را محدود می‌کند و خطر تشدید درگیری را افزایش داده و احتمال حصول یک نتیجه دیپلماتیک موفق را کاهش می‌دهد. علاوه بر این، با پیشروی ایالات متحده و عربستان سعودی در زمینه همکاری‌های هسته‌ای غیر نظامی که اخیراً اعلام شده، ایران احتمالا در توسعه برنامه هسته‌ای خود ثابت قدم باقی خواهد ماند.

 

۶- تحریم‌های اقتصادی و نگرانی‌های داخلی

علیرغم آن که تحریم‌های اقتصادی فشار قابل‌توجهی بر ایران وارد کرده و منجر به تمایل آن کشور برای شرکت مذاکرات شده، اما همزمان باعث ایجاد نارضایتی در میان مردم ایران نیز شده است. تأثیر اجتماعی تحریم‌ها، از جمله کمبود کالا‌ها و خدمات ضروری، فضای سیاسی داخلی را پیچیده می‌کند و انعطاف‌پذیری دولت ایران در جریان مذاکرات را کاهش خواهد داد. هرگونه توافقی که برای کاهش مشکلات اقتصادی ناکافی تلقی شود، بعید به نظر می‌رسد که در داخل ایران به ویژه از سوی جناح‌های تندرو مورد حمایت قرار گیرد.

با توجه به این واقعیت که اقتصاد ایران به شدت تحت تأثیر تحریم‌های بین‌المللی قرار گرفته و این موضوع حتی در برهه‌هایی از زمان به بروز اعتراضات در داخل ایران دامن زده است، دولت آن کشور قاطعانه به دنبال رفع تحریم‌های اساسی به عنوان شرط هرگونه توافق است. با این وجود، آمریکا کماکان در مورد لغو تحریم‌ها بدون دریافت تضمین قطعی در مورد پایبندی ایران محتاط است و این موضوع بن بستی را ایجاد می‌کند که در آن هیچ یک از طرفین حاضر به انجام اولین حرکت نخواهند بود.

۷- محدودیت‌های زمانی و خطرات تشدید تنش

دولت ترامپ یک ضرب الاجل دو ماهه برای مذاکرات تعیین کرده و تهدیدی ضمنی را در مورد اقدام نظامی علیه ایران در صورت شکست مذاکرات مطرح ساخته است. این جدول زمانی فشرده فرصت تعامل دیپلماتیک کامل را محدود می‌کند و خطر ناشی از اشتباه محاسبه را افزایش می‌دهد. با توجه به این که تاریخ مذاکرات ایران نشان می‌دهد که تهران تنها برای خرید زمان در حال توسعه فعال برنامه هسته‌ای خود به مذاکره می‌پردازد، می‌توان موضع آمریکا در تعیین یک جدول زمانی دقیق را به خوبی درک کرد.

هم چنین، حضور نیرو‌های نظامی آمریکا در منطقه همراه با ظرفیت بالقوه ایران برای اخراج بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، احتمال افزایش سریع تنش به یک درگیری آشکار را افزایش می‌دهد. حضور ارتش آمریکا در منطقه برای بازدارندگی استراتژیک در برابر تهدید قلمداد شده از سوی ایران امری حائز اهمیت است، اما نحوه واکنش ایران در جبهه‌های مختلف منبع پیچیدگی در روند مذاکرات باقی خواهد ماند. این امر می‌تواند شامل اقدامات نظامی دریایی ایران در تنگه هرمز و حمایت آن کشور از انصارالله در یمن باشد.

منبع: سایت امنیتی بین المللی “ژئوپالیتیکال مانیتور”

    برچسب ها:
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط اقتصادسنج در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    نظرتان را بیان کنید