یکشنبه, ۱۳ مهر ۱۴۰۴ / بعد از ظهر / | 2025-10-05
کد خبر: 134072 |
تاریخ انتشار : ۱۳ مهر ۱۴۰۴ - ۱۷:۲۹ |
ارسال به دوستان
پ

مصطفی نجفی تحلیلگر و کارشناس روابط بین‌الملل در گفتگو با الجزیره بیان کرد؛ سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از بدو تأسیس در سال ۱۳۵۷ بر اصل بنیادین «نه شرقی نه غربی» استوار شد؛ اصلی که نشان می‌داد ایران نمی‌خواهد تحت نفوذ هیچ‌یک از دو بلوک حاکم، یعنی آمریکا و شوروی، قرار گیرد.

اقتصادسنج| مصطفی نجفی تحلیلگر و کارشناس روابط بین‌الملل در گفتگو با الجزیره بیان کرد؛ سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از بدو تأسیس در سال ۱۳۵۷ بر اصل بنیادین «نه شرقی نه غربی» استوار شد؛ اصلی که نشان می‌داد ایران نمی‌خواهد تحت نفوذ هیچ‌یک از دو بلوک حاکم، یعنی آمریکا و شوروی، قرار گیرد.

استقلال سیاسی هسته مرکزی انقلاب بود. با این حال، بررسی تجربه چهار دهه گذشته نشان می‌دهد که ایران بیش از آنچه به شرق تکیه کرده باشد، تلاش کرده تا روابط خود را با غرب عادی کند.

در دوره‌های مختلف این تلاش‌ها به‌وضوح دیده می‌شود: از ارتباطات غیررسمی در دهه ۱۳۶۰، تا سیاست بازسازی روابط اقتصادی با اروپا در دولت سازندگی، تا «گفت‌وگوی تمدن‌ها» در دولت اصلاحات و نهایتاً برجام در سال ۲۰۱۵. اما هر بار که توافقی میان ایران و غرب شکل گرفت، نتیجه نهایی نه کاهش خصومت بلکه تشدید فشارها بود. برجام بارزترین نمونه است؛ توافقی که قرار بود به لغو تحریم‌ها بینجامد، اما در نهایت به خروج یک‌جانبه آمریکا، بازگشت تحریم‌های شورای امنیت و فعال شدن مکانیسم اسنپ‌بک منجر شد.

این تجربه موجب شد در ایران «بی‌اعتمادی ساختاری به غرب» و «وابستگی پرهزینه» در ادبیات سیاسی رواج یابد. واقعیت این است که ساختار سیاست خارجی آمریکا و اروپا ایران را به‌عنوان یک بازیگر مستقل نمی‌پذیرد و نگاه امنیتی و مهارگرایانه بر روابط آن‌ها حاکم است.

در مقابل، سیاست خصمانه غرب باعث تقویت جریان‌های داخلی شد که بر توسعه روابط با شرق تأکید دارند. اگر در گذشته نگاه به شرق بیشتر یک ابزار تاکتیکی برای موازنه در برابر غرب بود، به نظرم امروز در حال تبدیل شدن به یک راهبرد پایدار است. نشانه‌های روشن این تغییر جهت را می‌توان در توافق ۲۵ ساله ایران و چین، عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای و پیوستن به بریکس مشاهده کرد. همچنین، افزایش صادرات نفت ایران به چین و همکاری‌های اقتصادی با روسیه پس از جنگ اوکراین، نشان‌دهنده تقویت پیوندهای ایران با شرق است.

چرخش به شرق البته در دو سطح قابل تصور است. در سطح حداقلی، روسیه و چین کمتر از گذشته با تحریم‌های غرب علیه ایران همراهی می‌کنند. در سطح حداکثری، آن‌ها وارد شراکت‌های راهبردی با ایران می‌شوند؛ از همکاری‌های انرژی و مالی تا پروژه‌های کلان ترانزیتی مانند «یک کمربند – یک جاده» و کریدور شمال–جنوب. در این چارچوب، ایران می‌تواند در حوزه های انرژی، ژئوپلیتیک و امنیتی-راهبردی با شرق گره بزند.

با این حال، این مسیر بدون ریسک نیست. ایران تجربه تلخی دارد که روسیه و چین در مقاطعی حساس، مانند قطعنامه‌های شورای امنیت ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰، در کنار غرب ایستادند. بنابراین، چرخش به شرق نباید به معنای وابستگی مطلق باشد. ایران باید سیاستی چندجانبه اتخاذ کند و ضمن توسعه روابط با شرق، به اصلاحات داخلی، افزایش شفافیت اقتصادی، بهبود زیرساخت‌ها و تقویت همکاری با کشورهای همسایه و جنوب جهانی نیز توجه نماید.

تحولات کنونی جهان نشان می‌دهد نظم بین‌الملل در حال گذار از یک‌قطبی آمریکایی به نوعی چندقطبی نامتعادل است. در چنین شرایطی، ایران ظرفیت ایفای نقشی کلیدی دارد: به‌عنوان دارنده ذخایر عظیم نفت و گاز، به‌عنوان حلقه اصلی کریدورهای ترانزیتی شرق–غرب و شمال–جنوب و به‌عنوان بازیگری با تواند نظامی قابل توجه. این موقعیت می‌تواند جایگاه ایران را در نظم آینده تقویت کند.

در نهایت، آینده سیاست خارجی ایران در ترکیب «استقلال فعال» و «تعامل متوازن» معنا می‌یابد. تجربه نشان داده است که غرب شریک قابل اعتمادی نیست، اما شرق نیز باید در چارچوب منافع ملی دیده شود. در جهان چندقطبی، ایران می‌تواند با بهره‌گیری از رقابت قدرت‌ها منافع خود را حداکثر کند. اصل «نه شرقی نه غربی» در این بستر معنایی تازه پیدا می‌کند: نه وابستگی به بلوک‌ها، بلکه ایفای نقش فعال در شبکه‌ای چندجانبه از روابط بین‌المللی.

    برچسب ها:
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط اقتصادسنج در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    نظرتان را بیان کنید