یکی از مهم ترین و حساس ترین کانون های مناقشه محیط پیرامون ایران، بحران قره باغ میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان بوده که به صورت مستقیم با امنیت ایران نیز پیوند خورده است. در این میان، هرگونه منازعه جدیدی در این منطقه، از سوی تهران به عنوان یک تهدید امنیتی ادراک خواهد شد.
اقتصادسنج؛ یکی از مهم ترین و حساس ترین کانون های مناقشه محیط پیرامون ایران، بحران قره باغ میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان بوده که به صورت مستقیم با امنیت ایران نیز پیوند خورده است. در این میان، هرگونه منازعه جدیدی در این منطقه، از سوی تهران به عنوان یک تهدید امنیتی ادراک خواهد شد.
چهارشنبه هفته گذشته بود که دولت جمهوری آذربایجان اعلام کرد که پس از یک حمله نظامی کوتاه دو روزه، حاکمیت کامل خود را به قرهباغ به عنوان بخشی از خاک این کشور بازگردانده است.
برخی گزارش ها حاکی از آن است که باکو پس از تسلط بر قره باغ، در حال آماده شدن برای حمله به کریدور زنگزور و اشغال آن است.
روزنامه «ترکیه» turkiyenewspaper در این رابطه مدعی شد: چند گروه ارمنی برای اقدامات تحریک آمیز جدید به کریدور زنگزور اعزام شده اند و سه گانه ایران-فرانسه-ارمنستان خط زنگیلان-گوبادلی -کَلبَجَر را مستحکم کرده و برای جنگی جدید آماده شده اند. گفته می شود که جنگ بزرگ اصلی در محور زنگیلان-زنگزور رخ خواهد داد.
به گزارش این نشریه، سرهنگ بازنشسته جلیل خلیلاف، یکی از معلولان جنگ اول قره باغ (1988-1994) میگوید طرف آذربایجانی اعم از ارتش و اطلاعات از آنچه در حال وقوع است مطلع بوده و اقدامات لازم را انجام داده است.
خلیل اف در این رابطه گفت: از این به بعد مبارزه اصلی در زنگزور خواهد بود و در هر صورت این کریدور باز خواهد شد.
این ادعاها در حالی مطرح شده است ایران در رابطه با هرگونه تنش آفرینی و جنگی جدید در محور زنگزور در راستای تغییر مرزها و ژئوپلیتیک هشدار داده است و ادعاها درباره تحریک برای آغاز جنگ از سوی ایران بی اساس و فاقد هرگونه توجیه امنیتی و سیاسی است.
لازم به ذکر است که جنگ دوم قره باغ در پاییز 2020 و حمله یک روزه اخیر جمهوری آذربایجان با قره باغ برای پاکسازی نیروهای ارمنی در این منطقه، حساسیت های امنیتی ایران را دوچندان کرده است. جمهوری اسلامی ایران، به مانند همه کشورها قره باغ را متعلق با جمهوری آذربایجان می داند، اما نسبت به هرگونه ماجراجویی نظامی برای تغییر مرزها و ژئوپلیتیک منطقه در بالاترین سطوح هشدارهای لازم را داده است.
در این رابطه، حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی، در تاریخ ۲۸ تیر ۱۴۰۱ در دیدار آقای رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، با ابراز خرسندی از بازگشت قرهباغ به آذربایجان، فرمودند: «اگر سیاستی مبنی بر مسدودکردن مرز ایران و ارمنستان وجود داشته باشد، جمهوری اسلامی با آن مخالفت خواهد کرد؛ چراکه این مرز، یک راه ارتباطی چند هزار ساله است.»
ایشان همچنین در دیدار آقای ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه نیز گفتند: «جمهوری اسلامی، سیاستها و برنامههایی را که منجر به بستهشدن مرز ایران و ارمنستان شود، هرگز تحمل نخواهد کرد.»
به نظر می رسد، جمهوری آذربایجان به دنبال بهانه جدیدی برای راه اندازی جنگی دیگر در منطقه است. جنگی با هدف اشغال و تسلط کریدور زنگزور و حتی استان سینویک در جنوب ارمنستان که قطعا از سوی ایران تحمل نخواهد شد.
استقرار 10 تیپ ارتش ایران در مرزها
فرمانده نیروی زمینی ارتش از استقرار ۱۰ تیپ نیروی زمینی ارتش در نوار مرزی ایران خبر داد.
فرمانده نیروی زمینی ارتش از استقرار ۱۰ تیپ نیروی زمینی ارتش در نوار مرزی ایران خبر داد و گفت: دشمنان جمهوری اسلامی ایران اگر دست از پا خطا کنند و حماقت و شرارتی از آنها علیه نظام اسلامی سر بزند، پاسخ قاطعی از نیروی زمینی ارتش دریافت خواهند کرد.
امیر کیومرث حیدری، فرمانده نیروی زمینی ارتش اظهار کرد: هماکنون در تمام مرزهای چهارگوشه کشور از شمال غرب، غرب و جنوب غرب گرفته تا شمال شرق و جنوب شرق نیروی زمینی ارتش مستقر شده است.
فرمانده نیروی زمینی ارتش به دشمنان جمهوری اسلامی ایران پیام داد که اگر دست از پا خطا کنند و حماقت و شرارتی از آنها علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران سر بزند، پاسخ قاطعی از نیروی زمینی ارتش دریافت خواهند کرد.
حیدری تأکید کرد: دشمنان ما اگر از مسیر هوایی علیه ایران اقدام کنند، بهطور قطع جایی برای نشستن روی زمین نخواهند داشت و اگر از زمین هم اقدام کنند، طومارشان را در کسری از ثانیه به فضل الهی در هم خواهیم پیچید.
فرمانده نیروی زمینی ارتش با بیان اینکه استقرار تیپهای نیروی زمینی در نوار مرزی با دو هدف عمده صورت میگیرد، گفت: استقرار نیروها به معنای این نیست که خطری نظام اسلامی را تهدید میکند؛ بلکه این نیروها با دو هدف «عمده حفظ و ارتقای آمادگیها» و همچنین «اشراف اطلاعاتی» در مرزها مستقر میشوند.
حیدری تصریح کرد: نیروی زمینی ارتش بهمنظور حفظ و ارتقای آمادگی نیروهای خودی در مرزها استقرار یافته است تا نیروها به معنای واقعی کلمه، خود را در سنگر احساس کنند.
وی بیان کرد: این فرمان مبارک رهبر معظم انقلاب است که همیشه خود را در سنگر احساس کنید و این احساس در سنگر بودن تا بهطور عملی روی زمین پیاده نشود، ممکن نخواهد بود.
فرمانده نیروی زمینی ارتش گفت: اشراف اطلاعاتی امر بسیار مهمی است و اهمیت بسیاری برای ارتش دارد و به همین خاطر باید اشراف اطلاعاتی دقیقی داشته باشیم تا هر حرکتی را در مرزها کنترل کنیم.
نظرات و تجربیات شما
-
تو رو خدا اینقدر بلوف نزنید بزارین زندگی مون رو بکنیم جنگ هشت ساله با عراق به ظاهر فسقلی رو مگه فراموش کردیم
-
پست وزارت جنگ در ایران خالی است .حتما شما را وزیر جنگ انتخاب میکنند
-
مرحبا
-
پس از جنگ با طالبان و شکست از طالبان نوبت شکست از آذربایجان بزرگ هست
-
مال این حرفا نیستید
-
اذربایجان بزرگ؟😄😄😄کم چرت وپرت بنویس
-
آمریکا گندشونه هیچ غلطی نتوسته و نمیتونه بکنه اینا که عددی نیستن زیر صفر هستن
-
اگه توهم جدایی آذربایجان تو سرت همون کار با شما خواهیم کرد که چهل و چند سال پیش با دموکرات های کرد تجزیه طلب کردند
فهمیدی اینجا خاک ایران است هیچ قوم نژادی حق تجزیه ایران رو ندارد فهمیدی
هرکس اردوغان یا علی اف رو میخواهد بار و بندیل و جمع کنه بره پیش همون ها -
کلا ۴میلیون جمعیت داره…..میگی بزرگ؟
-
ارمن ها قبل از ۲۰۰ سال گروه اندکی در سرزمین آذربایجان بودند .بعد جنگ جهانی اول ارمنی ها توسط روسیه و فرانسه از ترکیه و خاورمیانه به آذربایجان کوچانده شده اند و کشوری به اسم ارمنستان در خاک آذربایجان تشکیل دادند . کمتر از صد سال پیش استالین زنگه زور را به ارمنستان بخشید .
فقط توضیح دهید که چطور ایران با ارمنستان از زنگه زور ارتباط چندین هزار ساله دارد ؟
-
خود کشور آذربایجان برو ببین کلا چند ساله تشکیل شده کل این منطقه جزو خاک ایران بوده اگه اینجوری باشه باید به سرزمین اصلیشون یعنی ایران برگردن
-
پاسخ حرفت راحت است برو قبل تر اصلا آذربایجان کی هست ارمنستان کی هست همه اینها ایران بود و بس یک عده بی لیاقت بخشیدن رفت ولی دلیل نمیشه حالا وا بدیم
-
یعنی ارمنستان و آذربایجان از روسیه جدا شدن فقط زنگزور موند اونم استالین بخشید؟ممنون از اطلاعات معتبرت
-
نام بومی این کشور در زبان ارمنی هایک می باشد که در سده های میانه با افزودن پسوند فارسی ستان (به معنی سرزمین ) به هایاستان (Hayastan) تغییر یافت .این نام بطور سنتی از نام هایک بنیان گذار ملت ارمنی گرفته شده است .
برخی از همسایگان ارمنستان و ارمنیان را با نام های دیگری نیز شناخته اند، مردم گرجی ارمنیان را سمخبی (در حالت مفرد سمخی ) می گویند. ملتها و کشور های دیگر نیز از دیر باز تاکنون ارمنیان و ارمنستان را با تلفظ های مختلف کلمه آرمن شناخته و می شناسند . آنان این کشور را آرمنیا ، آرمانی ،آرمینا ، آرمنین، ارمنستان نیز نامیده و ملت ارمنی را نیز آرامان ،آرمینیان ،آرمیانین ، آرمنی و ارمنی خوانده اند .
نام ارمنیا در کتیبه های داریوش و متون تاریخی
در سالهای 520-522 پیش از میلاد داریوش اول پس از سرکوب شورشهای کشور های تحت سلطه امپراتوری هخامنشی از جمله شورش حکومت نیمه مستقل ارمنستان امپراتوری خود را متحد و مستحکم می کند .شاه هخامنشی در کتیبه معروف بیستون که به شرح پیروزیهایش اختصاص دارد و به سه زبان پارسی ،عیلامی و اکدی (بابلی )نگاشته شده است .در متن نوشته های پارسی و عیلامی از ارمنستان به نام سرزمین ارمینه و از ساکنان آن با نام ارمینیان یاد می کند . اما در متن اکدی این کتیبه آنگونه که در زبان یاد شده مرسوم بوده است از کشور ارمنستان با نام قدیم آن یعنی اورارتو با لهجه اکدی-بابلی به کار برده شد. در کتیبه اوراشتو یاد میشود وساکنان آن اورارتو خوانده می شدند .در کتیبه های سه زبانه به جا مانده از جانشینان داریوش اول در قرن پنجم پیش از میلاد نیز همین سنت مراعات میشود.بابلیان ساتراپ نشین ارمنستان را اوراشطو و اورالط (ORALT ) می نامیدند،حال آنکه پارسیان آن را آرمنیا (به فارسی باستان ارمینه Armina ) می خوانند.بر سنگ نوشته داریوش در شوش و نیز در نقش رستم به صورت ارمن آمده است .نام ارمنستان در متون یونانی به گونه های ارمنیا و مردم آنجا ارمنیوی (Armenioi) خوانده شده اند .
گزنفون از ارمنستان و مردم آن به صورت ارمنیون یاد کرده است . هرودوت و استرابون ارمنیان را ارمنیون Armenion می شناختند .در نوشته های مولفان عهد اسلامی چون بلاذری ، دینوری و یعقوبی نام این سرزمین ارمینیه آمده است. در نوشته های عهد ساسانی و پس از آن نام ارمن مشهود است . در کتیبه شاپور یکم بر کعبه زرتشت نام فرزند ارشدش هرمزد اردشیر با عنوان بزرگ ارمنان شاه آمده است .تشکیل دولت ارمنی
روند تشکیل ملت ارمنی در زمان دودمان یرواندونی به مرحله پایانی خود رسید .پس از لشکر کشی اسکندر مقدونی و پایه گذاری حکومت سلوکی آرتاشس اول پادشاه ارمنستان بر آنان شوریده و پادشاهی ارمنستان بزرگ را بنیان نهاد که در زمان تیکران بزرگ به اوج قدرت خود رسید . در زمان سلسله اشکانی در ارمنستان تحولات جدیدی به وقوع پیوست . در سال 301 میلادی ارمنستان مسیحیت را بعنوان دین رسمی خود پذیرفت . در این زمان جمعیت ارمنستان به چهار میلیون نفر بالغ میگردید و وسعت ارمنستان بزرگ به 312 هزار کیلومتر مربع می رسید .در سال 405 میلادی الفبای ارمنی توسط مسروپ ماشتوس روحانی و دانشمند ارمنی ابداع گردید که باعث استواری فرهنگی و معنوی ملت ارمنی گردیده و در شرایط نبود حکومت ملی نقش بسزایی در یکپارچگی آنان ایفا نمود .
در پی انقراض حکومت آرزرونی توسط بیزانس در سال 1021 میلادی و در اثر ستم های حکومت های بیزانس، اعراب و سپس در اثر تاخت و تاز های ترکان سلجوقی ارمنیان بسیاری از سرزمین خود کوچ نموده و به کشور های دیگر رفتند.یکی از مهمترین این مناطق کیلیکیه در کنار دریای مدیترانه بود (مناطق مرزی سوریه و ترکیه فعلی درکنار دریای مدیترانه )که در آنجا آنان توانستند حکومتی مستقل تاسیس نمایند که به پادشاهی ارمنی کیلیکیه شهرت یافت . این پاشاهی حدود سه قرن( سال 1080 تا 1375 میلادی ) دوام داشت .
در قرون 12و 13 میلادی بخشهای شمالی و مرکزی ارمنستان از دست سلجوقیان آزاد شده و حکومت ارمنستان احیا شد.لیکن بعلت مهاجرت های مداوم ارمنیان و رکود اقتصادی و فرهنگی آنان این حکومت دوام چندانی نداشت . لشکر کشی های تاتارها و مغولان و تاخت و تازهای تیمور لنگ و طوایف آق قویونلو و قره قویونلو (سده های 14 و 15 میلادی )برای ارمنستان بسیار گران تمام شد . در سده 16 میلادی ارمنستان غربی تحت سیطره امپراتوری عثمانی و ارمنستان شرقی تحت حکومت صفویان ایران قرار گرفت .
این دو امپراطوری برای تسلط بر کل ارمنستان در جنگهای متعددی با همدیگر درگیر شدند که اکثر آنان در خاک ارمنستان صورت می گرفت . در یکی از این جنگها به سال های 4-1603 میلادی شاه عباس صفوی در حال عقب نشینی به سمت تبریز دستور داد تمامی شهر ها و روستا های ارمنستان را تخریب وسکنه آنجا را به مرکز ایران کوچ دهند . طبق منابع تاریخی بیش از 60 هزار خانوار ارمنی از وطن خود جدا گشته و به سوی مراکز ایران کوچانده شدند که طی این کوچ اجباری اکثر آنان جان خود را از دست داده و تنها حدود 120 هزار نفر جان بدر بردند که این عده عمدتا در روستا های اطراف اصفهان از جمله فریدن .چهارمحال. بورواری. اراک و غیره اسکان داده شدند .
حدود سی هزار نفر از آنان به مازندران کوچانده شدند که طی چند دهه و بعلت ناسازگاری به آب و هوای آنجا همگی تلف شدند . در این بین تجار و صنعت گران شهر جلفا به اصفهان برده شده و در کنار زاینده رود و به یاد موطن اصلی خود شهر جلفای نو را در تاریخ 1605 میلادی بنیان نهادند که تا به امروز پا بر جا می باشد . از آن زمان تاکنون 18 نسل از ارامنه در ایران به زندگی خود ادامه داده و به یمن مهمان نوازی ملت ایران توانسته اند نه تنها زبان و فرهنگ بومی خود را حفظ نمایند بلکه با جانفشانی و از جان گذشتگی و کار و کوشش فراوان خدمات شایانی به پیشرفت موطن جدید خود، ایران ارایه نمایند . در دوران پادشاهی سلسله قاجار پس از جنگهای ایران و روس و طی عهد نامه ترکمنچای در سال 1828 میلادی ارمنستان شرقی ضمیمه روسیه تزاری گشت.در ارمنستان غربی که تحت سیطره دولت عثمانی بود مبارزه ارمنیان برای رهایی آغاز گشت.
این مبارزات در اواسط قرن نوزدهم به اوج خود رسید و در اواخر این قرن باعث ایجاد حرکت رهایی بخش و تاسیس احزاب گوناگون گردید. این مبارزات همچنان ادامه داشت تا اینکه دولت عثمانی با استفاده از موقعیتی که شروع جنگ جهانی اول ایجاد کرده بود، نقشه دیرینه خود برای قتل عام ارمنیان ساکن ارمنستان غربی را مورد اجراء گذاشته و از سال 1915 تا 1923 بیش از 5/1 میلیون نفر از آنان را به قتلگاه فرستاده و بیش از یک میلیون نفر را آواره نمود .این آوارگان طی سالهای بعد به کشور های مختلف دنیا از جمله آمریکا ، فرانسه ، انگلیس ، بلغارستان ، رومانی ، لبنان ، سوریه ،عراق ، مصر و غیره پراکنده شده و جوامع ارمنیان دیاسپورا را تشکیل دادند . این جوامع ارمنی تا امروز در کشور های اروپایی . آمریکایی و خاورمیانه به زندگی خود ادامه می دهند . این قتل عام بعنوان اولین نسل کشی قرن بیستم نام گرفت . پس از قتل عام و در اواخر جنگ جهانی اول ارمنیان موفق شدند طی جنگ هایی که از 23 الی 28 ماه می 1918 در منطقه سارداراباد و باش آباران با قوای ترکیه عثمانی در گرفت پیروز گشته و بعد از قرن ها جمهوری مستقل ارمنستان را بنیان نهادند .
این جمهوری که پایه و اساس کشور فعلی ارمنستان میباشد طی عمر دو ساله خود و در شرایط بسیار بحرانی نهاد های مختلف حکومتی را پایه گذاری، اقتصاد ویران شده را احیا ء و به قحطی و بیماری های همه گیر فایق گشته و برای دهها هزار ارمنی نجات یافته از قتل عام ترکیه مسکن و کار فراهم نمود . این جمهوری تنها دو سال 1920-1918 دوام آورد و در سپتامبر 1920 مورد حمله ارتش ترکیه از یک سو و ارتش سرخ روسیه شوروی از سوی دیگر قرار گرفت و اجبارا حکومت به بلشویکها تحویل شد . از آن تاریخ به بعد ارمنستان بعنوان کوچکترین جمهوری شوروی و با جمعیت حدود یک میلیون نفر و با مساحت 29800 کیلومتر مربع به زندگی خود ادامه داد . قابل ذکر است که طی جنگ های سال 1920 ترکیه به رهبری آتاتورک و شوروی به رهبری لنین بخشهایی از خاک ارمنستان جدا شده و از این بین شهر تاریخی قارص و منطقه سورمالو به ترکیه و مناطق عمدتا ارمنی نشین نخجوان و قره باغ به جمهوری نوپای آذربایجان ضمیمه شدند و این امر طی قرارداد 16 مارس 1921 بین روسیه شوروی و ترکیه جنبه حقوقی پیدا کرد.
ارمنستان شوروی طی عمر 70 ساله خود اگر چه به پیشرفت هایی در زمینه اقتصادی ،فرهنگی و علمی نایل آمده، لیکن حکومت مستبد شوروی بسیاری از حق و حقوق تاریخی و ملی ارمنستان و ارمنیان را نادیده گرفت مخصوصا واگذاری قسمتهایی از خاک ارمنستان به ترکیه و آذربایجان شوروی همواره سبب نارضایتی مردم ارمنستان بوده و هر از گاهی اعتراضاتی در این مورد انجام میگرفت . در طول این هفتاد سال وقایع جنگ جهانی دوم ثاثیر بسزایی در وضعیت جمعیتی ارمنستان گذاشت . ارمنیان ارمنستان شوروی طی این جنگ و در صف ارتش سرخ به نسبت بیشترین تلفات را متحمل شدند. در سالهای 41-1940 جمعیت ارمنستان تنها یک میلیون و چهار صد هزار نفر بود . که از این تعداد حدود ششصد هزار نفر عمدتا شهروندان مرد به خدمت ارتش سرخ در آمده و در جنگ شرکت نمودند که بیش از سیصد هزار نفر از آنان جان خود را از دست داده و دهها هزار نفر نیز مجروح و معلول گردیدند . پس از خاتمه جنگ و با هدف جبران کمبود جمعیتی ارمنستان، استالین رهبر وقت شوروی مجوزی برای مهاجرت ارامنه دیاسپورا به ارمنستان شوروی صادر نمود که طی سالهای 47-1946 میلادی دهها هزار نفرازآن جمله چندهزارنفرازارمنیان ایران به ارمنستان مهاجرت نمودند . اما کمتر از سه سال بعد یعنی درسال 1949 عده اکثری از آنان به اتهام ملی گرایی و جاسوسی برای بیگانه، تبیعید و زندانی واعدام شدند .
پس از مرگ استالین وضعیت کمی بهتر شد . شهروندان ارمنستان توانستند وضعیت اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی را کمی سروسامان دهند لیکن از لحاظ سیاسی وضعیت فرق چندانی نکرده و حکومت کمونیستی اجازه هیچگونه فعالیتی را نمی داد . بدنبال مرگ رهبران سالخورده شوروی برژنف -چرنینکو و آندروپوف در سال 1985 میخاِییل گورباچف رهبری شوروی را به دست گرفته و سیاست پرسترویکا ی خود را اعلام نمود. شهروندان شوروی در بعضی جمهوریها توانستند از موقعیت استفاده و مسایل خود را در سطح وسیع مطرح نمایند .
شهروندان ارمنستان نیز با شروع تجمعات و تظاهرات مسالمت آمیز از فوریه سال 1988 جنبش الحاق منطقه اکثرا ارمنی نشین قره باغ به خاک ارمنستان را آغاز نمودند که این جنبش نهایتا به رفراندوم استقلال این جمهوری در 21 سپتامبر سال 1991 میلادی انجامیده و پس از 70 سال ارمنستان مجددا استقلال خود را اعلام نمود. پس از اعلام استقلال ارمنستان درگیر جنگی ناخواسته بر سر منطقه اکثرا ارمنی نشین قره باغ با جمهوری آذربایجان گردید که این جنگ سرانجام در ماه می 1994 به آتش بس میان دو کشور انجامید که این آتش بس تا چندی پیش به قوت خود باقی بود گرچه هر از گاهی درگیریهای مرزی بین دو طرف صورت می گرفت
-
قبل از اظهار نظر راجع به هر موضوعی کمی مطالعه کنید،تاریخ ارمنستان در زمان هخامنشی و…گویاست و ضمنا تمامی این مناطق جزو ایران بوده که به لطف ….سران کشور به روسیه …..بخشیده شده
-
با توجه به اهمیت موضوع ,چرا ایران وارد پیمان جدیدی با ارمنستان نمیشه.منطورم اینه که چرا با یه همه پرسی تو منطقه سیونیک یا خود ارمنستان استان سیونیک به ایران ملحق نمیشه از طریق دموکراتیک تا به این وسیله دیگه آذربایجان جرات حمله وتصرف زنگزور رو نداشته باشه.
-
فقط خدا کنه مثل جنگ ایران و عراق نشه که ۸ سال طول کشید چون مطمئن باشید مردم با این همه بدبختی تحمل یکسالش را هم ندارند
-
درهر صورت اشغال زنگزور توسط رژیم باکو وبه تحریک رژیم صهیونستی و بلندپروازی ترکیه ضربه به منافع ملی ایران است
باید جلوی این فاجعه با هروسیله و اقدامی گرفته شود این ماجراجویی باکو ، کم از جنگ ایران عراق نیست هر صورت نباید این اتفاق بیفتد
-
آقا از همین الان تو سازمان ملل برین پیگیری کنین که همه پرسی در آذربایجان و ارمنستان انجام بشه که مردمشون میخوان به ایران بپیوندند یا نه چرا که از بعد از عهد نامه ننگین قاجار که منجر به جدایی قفقاز شد قرار بود بعد از صد سال به کشور بازگردد الان خیلی وقته از صد سال گذشته بعدش با توجه به این که دارن ی جنگ رو به ایران تحمیل میکنن به راحتی هر دو کشورک را به مام میهن باز میگردانیم. یکی از مهم ترین مزایاش اینه که ایران به روسیه وصل میشه و یکی دیگش ی جمعیت ده میلیونی شیعه به جمعیت کشور اضافه میشه همچنین مزایای دیگش تکنولوژیهایی هست که غربی ها تو باکو ساختن و میشه کپیش کرد
-
ارتش اقتدار ایران است برا همچی مسله ای یک ارتش کافیه در عرض ۱۲ ساعت مشکل حله
-
زنده وپاینده با ایران نخجوان مال ایران است که روس ازایران جدامردامردزاردوغان آنجا قدم نامبارکش روی سنگفرشهای تخجوان مااست واین مردنامبارک که مدیون ایران ازسردشمنی باایران برخاسته به وقتش جواب دندان شکنی دریافت خواهدکرد
-
اگر میخواهیم فرزندان ما در کشورمان با ارامش وعزت زندگی کنند باید به مرزهای بزرگ ایران بزرگ ویا همان فلات ایران باز گردیم یا به صورت ضمیمی کردن انها ویا متحد شدن با انها در قراردادی طولانی مدت .جرا که وقتی نیمی از مردم قسمتی از کشورمان داخل لیران ونیمی دیگر درخارج یا در تصرف کشوری ویا حتی مستقل باشند همواره طری مانند شمشیر داموکلس بالای سرمان است .مانند کردستان واذربایجان .اگر جنگی در زنگ زور صورت بگیرد حداقل باید نخجوان تصرف وضمیمه کردد وحتی نیشود باروسها ساخت برای همسایه شدن دوکشور بزرگ ایران وروس
-
درصورت جنگ حداقل نخجوان باید دوباره به کشور باز گردد .و اگر بتوانیم دوباره با روسها همسایه شویم ..مقدمه ابرقدرتی ما درجهان فراهم است انشاله
-
واسه حقوق ۱۲ میلیون ۲و۲۰۰مالیات گرفتن اون موقع انتظار دارین ایران جنگ رو شروع کنه همش خالی بندی هستش باور نکنین
-
فقط لب و دهن همون جور که جنگ قره باغ رو روسیه خودش رو کشید کنار فقط نگاه کردین اینجا هم قدرت های جهانی نباشن فقط نگاه میکنید
-
ایران میتونه با این اقتصاد با آذربایجان بجنگه؟
جنگ یعنی پول ایران با آذربایجان بجنگه ملت از گشنگی میمیره ایران صاحب بی ارزش ترین پول دنیاس آذربایجان پونزده همین با ارزش ترین پول دنیارو داره ایران از تکنولوژی نظامی هم از آذربایجان از آذربایجان عقبه آذربایجان بهترین صلاح هارو بهترین پهباد هارو تحت لیسانس تولید میکنه ولی ایران صاحب تکنولوژی 43 سال پیشه
-
رهبر ایران حرف قاطع و حساب شده هم به اردوغان و هم پوتین زده ، این کریدور هیچوقت نباید مسدود شود برای ایران .
-
درود و زنده باد بر تمامی غیور مردان ارتش و سپاه و تمامی نظامیان وطن پرست
دشمنت چو سنگ خاره ای من آهنم….
-
اگه کشور آذربایجان دست از پا خطا کند، انتظار داریم نیروی موشکی سپاه در کسری از ثانیه باکو را به تلی از خاکستر تبدیل کنه و احتیاج خاصی به نیروی زمینی نباشد، یعنی همان کاریکه ارتش آمریکا در حمله به عراق و صدام ملعون کرد بدستور جرج بوش.
امیدوارم جنگي رخ ندهد اما اگر اتفاق افتاد تمام نیروگاههای برق آذربایجان را در مرحله اول نابود کنید به نحوی که هیچ اثری از آن ها باقی نماند و استقرار نیروهای نظامی به صورتی باشد که در مرحله ابتدای جنگ لطمه نبینند