رمز ارز نیز مانند سایر داراییهای دیجیتال کارکردهایی دارد و قابل استفاده است، بههمین دلیل دارای ارزش و در نتیجه قیمت هستند، اما قیمت ارز دیجیتال از کجا تعیین میشود؟
اقتصادسنج| رمز ارزها کاملا دیجیتالی هستند. آنها هیچ شکل فیزیکی ندارند و فقط بهصورت یک کد در بلاک چین هستند. به همین دلیل، برخی معتقدند که نباید ارزش داشته باشند. اما قیمت گذاری اینگونه نیست. رمز ارز نیز مانند سایر داراییهای دیجیتال کارکردهایی دارد و قابل استفاده است، بههمین دلیل دارای ارزش و در نتیجه قیمت هستند، اما قیمت ارز دیجیتال از کجا تعیین میشود؟
چه چیزی قیمت ارزهای دیجیتال را تعیین میکند؟
ارزهای دیجیتال مانند سهام، کالاها، اوراق بهادار و … یک دارایی قابل معامله هستند و بخشی از قیمت بر اساس میزان علاقه مندی در بازار برای خرید آنها تعیین میشود که به آن «تقاضا» میگویند. اینکه این داراییها چقدر برای خرید در دسترس هستند نیز « عرضه» را مشخص میکند و در نهایت رابطه بین این دو یعنی عرضه و تقاضا قیمت را تعیین میکند.
اگر تقاضای قابل توجهی برای یک ارز دیجیتال خاص وجود داشته باشد، اما عرضه فعلی محدود باشد، قیمت افزایش مییابد. تقاضا گاهی اوقات نیز بدون توجه به ارزش واقعی افزایش مییابد که به این حالت «بیش از حد خرید» میگویند. از طرف دیگر، اگر مقدار قابل توجهی از یک ارز دیجیتال بدون دلیل منطقیای فروخته شود، به عنوان «بیش از حد فروش» توصیف میشود.
بنابراین:
- قیمت با رابطه بین عرضه و تقاضا تعیین میشود.
- مقدار کل برخی ارزهای دیجیتال با حداکثر عرضه محدود است (مانند بیتکوین که فقط ۲۱ میلیون واحد از آن موجود است).
- رمز ارزهای بیش از حد خرید، تقاضای زیادی دارند و معمولا گران هستند (یعنی قیمت آنها از ارزش واقعیشان بیشتر است).
- رمز ارزهای بیش از حد فروخته شده، عرضه بالایی دارند و معمولاً قیمت پایینی دارند (یعنی قیمت آنها از ارزش واقعیشان کمتر است).
عرضه و تقاضای ارزهای دیجیتال
قانون عرضه و تقاضا یک نظریه اقتصادی است که رابطه بین عرضه یک کالا یا خدمت خاص و تقاضا برای آن را تعیین میکند تا ببیند چه تاثیری بر قیمت آن دارد. این تئوری نوسانات قیمت هر چیزی را که میتوان در بازار مبادله کرد، توصیف میکند.
اگر مقدار عرضه یک ارز دیجیتال کم باشد اما تقاضا برای آن زیاد باشد، وضعیت منجر به افزایش قیمت میشود. از طرف دیگر، اگر یک ارز دیجیتال به وفور وجود داشته باشد و تقاضا برای خرید آن کم باشد، قیمت کاهش مییابد.
به طور کلی، قانون عرضه و تقاضا پیش بینی میکند که اگر تقاضا برای چیزی افزایش یابد، عرضه کنندگان آن را بیشتر خواهند کرد، چراکه تولیدکنندگان (عرضه کنندگان) مایل به گسترش تولید خود برای فروش مقادیر بیشتر هستند و قصد دارند از فروش بیشتر سود ببرند. اما وقتی صحبت از ارزهای دیجیتال میشود این قانون به دو دلیل ساده نقض خواهد شد:
- حداکثر عرضه اغلب ارزهای دیجیتال محدود است.
- این تعداد نیز در بین کاربران توزیع شده است.
حداکثر عرضه، مقدار کل هر ارز دیجیتال که وجود خواهد داشت را تعیین میکند. وقتی صحبت از بیت کوین به میان میآید، این عدد ۲۱ میلیون است. بیش از ۱۸ میلیون بیت کوین در حال حاضر استخراج شده است و مابقی به آرامی به کل عرضه بیتکوین اضافه میشود.
اما آیا کسی نمیتوانست پروتکل را برای انتشار بیتکوینهای بیشتر تغییر دهد؟
پاسخ نه است. در یک شبکه توزیعشده مانند بیتکوین، اگر شخصی بخواهد با دوبرابر کردن سکهها از سیستم سوء استفاده کند، به سادگی نمیتواند این کار را انجام دهد، مگر اینکه مایل به خرج کردن پول بسیار بیشتر از چیزی باشد که به دست میآورد. برای سایر ارزهای دیجیتال دارای حداکثر عرضه از قبل مشخص شده نیز همین قانون صادق است.
عوامل موثر بر تقاضای ارز دیجیتال
عوامل زیادی وجود دارد که بر تقاضای ارزهای دیجیتال تأثیر میگذارد. کسب سود، روندها، تبلیغات، رسانهها و تأیید شخصیتهای تاثیر گذار. حتی این ایده که ممکن است کسی سود آسان (ترس از جاماندن از بازار / FOMO) را از دست بدهد، میتواند نقش بزرگی در رشد تقاضای ارز دیجیتال داشته باشد. بنابراین ممکن است این سوال مطرح شود که آیا واقعاً قابل توجیه است که یک ارز دیجیتال بدون توجه به ارزش ذاتی آن رشد قیمت نجومی را تجربه کند؟
افرادی که فکر میکنند قابل توجیه نیست، چنین دارایی را «بیش از حد خرید» توصیف میکنند. ترکیبی از دلایل، مانند دلایل گفته شده در پاراگراف قبل، باعث علاقه به یک دارایی خاص میشود. معامله گران برای خرید آن عجله میکنند و از آنجایی که عرضه آن دیگر نمیتواند با تقاضا مطابقت داشته باشد، قیمت رشد قابل توجهی را تجربه میکند. در اینجا کسانی که معتقدند دارایی بالاتر از ارزش واقعی خود معامله میشود، ممکن است سرمایه گذاری را غیرمنطقی بدانند و از آن اجتناب کنند.
معکوس نیز میتواند اتفاق بیفتد. دارایی که عرضه آن بیشتر از تقاضای آن باشد را میتوان «بیش از حد فروش» دانست. در اینجا تعداد افرادی که میخواهند دارایی را بفروشند از تعداد خریداران بیشتر است، در نتیجه قیمت کاهش مییابد. در این مواقع، یک معاملهگر مشتاق، با شناخت پتانسیل پنهان دارایی، با وجود جو منفی رایج پیرامون آن، خریدی را انجام میدهد. اگر دارایی واقعاً بیش از حد فروش باشد، قیمت آن به سمت بالا اصلاح میشود و معاملهگر سود میبرد.
وقتی عرضه و تقاضا یکسان باشد، تعادل را در بازار به ارمغان میآورد. به این صورت که مقدار کالا یا خدمات عرضه شده با مقدار تقاضا برابر است. در نتیجه ثبات بازار، نوسانات را از بین میبرد، که باعث ایجاد تعادل میشود.
اما در واقع، هیچ بازاری هرگز به طور کامل در تعادل نیست. بهویژه از آنجایی که بازار ارزهای دیجیتال هنوز نسبتاً جوان هستند، نسبت به بازارهای سنتی مثل سهام تعادل کمتری دارند. شاید روزی در آینده قیمت ارز دیجیتال نیز به مانند سایر داراییهای قدیمیتر، کمی تثبیت شود. اما در حال حاضر، نوسانات بالا بخشی از آن است.
لازم به توضیح است نوسانات قیمت ارزهای دیجیتال مانند قیمت لحظهای بیتکوین این بازار را بسیار هیجان انگیز میکند، زیرا ریسک و در نتیجه امکان پاداش را افزایش میدهد. بازاری که در آن قیمتها به سرعت در حال حرکت هستند، امکان معاملات بیشتر و پتانسیل دریافت پاداشهای بالاتر را امکان پذیر میکند.