بازار دلار از یکشنبه طی یک واکنش هیجانی به اخبار واصله از جنگ اسرائیل و حماس روندی افزایشی داشت و به این ترتیب از محدودهای که با سیاستهای کنترلی بانک مرکزی تعیین شده بود خارج شد. تا قبل از این اتفاق نرخ دلار میان ۴۹ هزار تومان و ۵۰ هزار تومان در نوسان بود.
اقتصادسنج؛ بازار دلار از یکشنبه طی یک واکنش هیجانی به اخبار واصله از جنگ اسرائیل و حماس روندی افزایشی داشت و به این ترتیب از محدودهای که با سیاستهای کنترلی بانک مرکزی تعیین شده بود خارج شد. تا قبل از این اتفاق نرخ دلار میان ۴۹ هزار تومان و ۵۰ هزار تومان در نوسان بود.
اما به یک باره طی دو روز سقف ۵۳ هزار تومانی را نیز لمس کرد و به این ترتیب نگرانیها را در مورد رشد پرشتاب قیمت این اسکناس افزایش داد. اما این نگرانی خیلی ادامهدار نبود و حالا بازارساز درصدد جلوگیری از این روند برآمده است. طبق آخرین گزارشهایی که تا این لحظه از بازار آزاد دلار منتشر شده، نرخ آن تا زیر ۵۲ هزار تومان نیز رفته که نشان از تزریق سنگین ارز بازارساز دارد.
روندی که در گفتههای «سجاد بوربور» کارشناس بازارهای مالی نیز پیداست. او با بیان این که دلار خیلی واکنش شدیدی نشان نداده و تنها ۵ درصد افزایش داشته است، از پتانسیل افزایش قیمت این اسکناس در نیمه دوم سال خبر میدهد.
تزریق پنهان ارز یعنی رانت/ تشدید تقاضای ارز در نیمه دوم سال
چندی پیش رئیس کانون صرافان ایران در گفتگو با اکوایران از تزریق ارزی گفته بود که بانک مرکزی برای کنترل بازار و کاهش نوسانات ارزی به صورت پنهانی و غیر شفاف انجام میدهد، ارزهایی که اطلاعات مشخصی در مورد میزان و نرخ آن در دست نیست. سجاد بوربور در مورد چرایی این موضوع میگوید: «هر جا حرف از دو قیمتی بودن و حرف از عدم شفافیت میآید، این یعنی رانت».
به گفته او بازار متشکل ارزی پلتفرمی است که برای شفافیت در مورد همین اطلاعات شکل گرفت. ولی اینکه بازار را بدون اطلاعات خاصی شارژ میکنند که قیمت پایین بیاید یا چیزی از آن میگیرند که قیمت بالا بیاید این سبب روندی غیرشفاف میشود و خبر از وجود دستهایی مخفی میدهند که در نهایت منجر به رانت میشوند.
بور بور در ادامه نسبت به زمانی هشدار میدهد که تقاضای ارز اوج میگیرد و گرانی بیشتری در کمین بازار است. به گفته وی به دلیل اینکه ما در نیمه اول سال مصرف خاصی نداریم همیشه کشش ارزی پایین است. این نیمه دوم سال است که تعیین میکند ما چقدر تقاضای ارزی خواهیم داشت چرا که همیشه در دو سه ماه آخر سال است که کسری بودجه کاملا خودش را نشان میدهد و بر همین اساس وقتی که تقاضای دلار زیاد میشود ما باید آنقدر ارز داشته باشیم که بازار را با آن شارژ کنیم.
این کارشناس بازارهای مالی در این باره میگوید: «حالا سوال آن است که آیا ارزی وجود دارد تا ما بازارها را شارژ کرده و بتوانیم آن را کنترل کنیم؟ ما همین امسال ۲۰ میلیون لیتر بنزین و گازوییلی که به قیمت فوب خلیج فارس حدود یک دلار است باید وارد کنیم، یعنی وقتی حساب کردم تا آخر سال حدود ۷ میلیارد دلار تنها واردات بنزین باید داشته باشیم».
تکرار سناریوی سال گذشته/ دلار ۷۰ هزار تومانی با غروب برجام
بر اساس پیش بینی این کارشناس بازار ارز، ارزش دلار روی کاغذ ۶۰ هزار تومان است، ولی شرایطی میتواند به وجود بیاید که قیمت از ارزش پیشی بگیرد، یعنی قیمت دلار بالاتر از ارزشش برسد. او در این باره میگوید: «ما این را قبلا هم تجربه کردیم. در پایان سال ۱۴۰۱ دلار به ۶۳ هزار تومان رسید ولی بعدا کاهش یافت و مدتها روی ۵۰ هزار تومان بازی کرد، چون واقعا قیمت ۶۳ بود و ارزشش روی کاغذ ۵۰ تومان بود».
البته این پیش بینی برای زمانی است که شرایط مانند زمان حال باشد یعنی متغیرهای کلان اقتصادی تغییرات خاصی نکنند، چون ما میدانیم الان پول نسبت به سال ۶ سال قبل ۲۵ درصد شده است. به گفته بور بور این شاخص در سال ۹۶ حدود ۱۲ و نیم درصد بود و کل نقدینگی کشور، اسکناس و مسکوکات در سپردههای دیداری بود، اما در حال حاضر این ۱۲ درصد به ۲۵ درصد رسیده و این یعنی اقتصاد دست به ماشه است؛ یعنی آماده به خرج کردن است.
در این شرایط یکسری عوامل باعث میشود که این پولها به سپردههای کوتاه مدت و در بازار کالا و خدمات نیاید؛ عواملی چون گفتار درمانی و خبردرمانی که همه میگویند. به گفته این کارشناس این به آن معناست که نمیخواهند پول در بازار بچرخد تا بتوانند تورم را از محل رکود کنترل کنند.
همه اینها در حالی اتفاق میافتد که زمان کمی تا تعیین تکلیف نهایی در مورد بند موسوم به غروب در برجام مانده است، عاملی که در سرنوشت نرخ دلار در نیمه دوم سال تاثیرگذار خواهد بود و بر این اساس سجاد بوربور سناریوی دیگری نیز در مورد آینده نرخ ارز پیش روی ایران میبیند.
او در این باره میگوید: «در صورتی که برجام موفق نشود آن موقع ارزش دلار تا پایان سال روی کاغذ درست است که روی ۵۸ تا ۶۰ هزار تومان است، ولی میتواند قیمتش به ۷۰ هزار تومان نیز برسد. با این فرض که ما بتوانیم روزانه یک و نیم میلیون بشکه نفت نیز بفروشیم و پولش را بگیریم.»