بانک سپه به عنوان نخستین بانک ایرانی، میراثی صدساله از اعتماد عمومی، نقش ملی و سابقه حضور در مقاطع حساس کشور را با خود دارد.
اقتصادسنج| بانک سپه به عنوان نخستین بانک ایرانی، میراثی صدساله از اعتماد عمومی، نقش ملی و سابقه حضور در مقاطع حساس کشور را با خود دارد. اما در ماههای اخیر، این بانک با سهل انگاری در میانه جنگ تحمیلی ۱۱ روزه علیه کشورمان، با بحرانی جدی در حوزه امنیت سایبری مواجه شد؛ رخدادی که منجر به نگرانی گسترده درباره امنیت حسابها و دادههای مشتریان شد.
در چنین فضایی، آغاز کمپینی با عنوان «باران امید» و تمرکز بر قرعهکشیهای میلیونی، نهتنها با وضعیت موجود همخوانی ندارد، بلکه نشانهای از ضعف مدیریتی و ناآگاهی از منطق ارتباط در شرایط بحران است.
در بازاری که اعتماد مهمترین سرمایهی هر نهاد مالی است، برندها پس از یک حمله سایبری باید ابتدا اعتماد ازدسترفته را بازسازی کنند، نه آنکه با وعدهی جوایز سنگین و لحن تبلیغاتی شاد، از واقعیت بگریزند. مردم در این شرایط حق دارند بپرسند: «بانکی که هنوز نتوانسته امنیت حسابها را تضمین کند، چگونه میخواهد به من جایزه بدهد؟» این پرسش ساده اما عمیق، نشانهی شکاف میان ادراک عمومی و رفتار سازمانی بانک است.
پیش از اجرای هر طرح تشویقی یا جذب منابع جدید، بانک سپه باید گزارش فنی و شفاف از باگها و نقاط ضعف امنیتی خود منتشر میکرد، اقدامات اصلاحی و همکاری با نهادهای پدافند غیرعامل را توضیح میداد و از مسیر اطلاعرسانی صادقانه، اطمینان دوبارهی مردم را جلب مینمود. اما در عمل، مدیران بانک مسیر معکوس را برگزیدند؛ به جای ترمیم اعتماد، بر طبل تبلیغ کوبیدند. این تصمیم، مصداق بارز ضعف در اولویتبندی و بیتوجهی به اصول «مدیریت ارتباطات بحران» است.
از منظر رسانهای نیز، لحن شاعرانه و مثبت شعار «باران امید» در تضاد کامل با واقعیت روانی جامعه قرار دارد. مردم درگیر نگرانی و بیاعتمادیاند نسبت به عملکرد بانک هستند، نه آماده شنیدن وعدههای شاد و رنگارنگ.
در چنین شرایطی، برند باید همدرد باشد نه سرگرمکننده. استفاده از ترکیبهایی مانند «۲۱۰۰ جایزه ۲۵۰ میلیون تومانی» در زمانی که کاربران از اختلال، ناامنی یا برداشتهای غیرمجاز رنج میبرند، حس بی اعتمادی و بیتفاوتی را القا میکند. این خطا، حاصل نبود درک اجتماعی و رسانهای در میان تصمیمگیران ارشد بانک است.
بانک سپه به واسطهی پیوند تاریخیاش با ساختار دفاعی کشور، باید الگوی پدافند غیرعامل بانکی باشد. اما رویداد اخیر نشان داد که زیرساختهای فناوری اطلاعات بانک، از استانداردهای بهروز امنیت سایبری فاصله دارد و نیازمند بازنگری عمیق در معماری شبکه، تست نفوذ و مدیریت داده است. در چنین شرایطی، هر ریال هزینه تبلیغاتی برای قرعهکشی، بهتر است صرف ارتقای سامانههای امنیتی و آموزش کارکنان شود.
در نهایت، کمپین «باران امید» بهجای آنکه نماد بازگشت اعتماد باشد، به نمادی از شتابزدگی، ناهماهنگی و ضعف در درک شرایط تبدیل شد. بانک سپه برای حفظ اعتبار صدسالهاش باید بداند که در عصر دیجیتال، امید از امنیت میروید، نه از قرعهکشی.